- پیشگفتار 1
- خانواده حضرت خدیجه 5
- اشاره 5
- مادر 6
- پدر 6
- برادران و خواهران 6
- کنیه 7
- نام گذاری 7
- ولادت 7
- نیروی اراده 8
- ویژگی های شخصی 8
- ایمان محکم به خدای متعال 8
- شکیبایی 9
- عفت 9
- بخشندگی 10
- علاقه او به تجارت 10
- اشاره 11
- منزلت او در جاهلیت 11
- مقام حضرت خدیجه 11
- 1. سلام از جانب خدای متعال به حضرت خدیجه سلام الله علیها 11
- 2. خانه ی او در بهشت 12
- احترام پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به خدیجه 13
- افتخار امام حسن(ع) به جدّه اش 15
- اشاره 18
- پرستش بت ها 18
- اشاره 18
- 1- امرؤ القیس 20
- 2- غاوی بن عبدالعزی 20
- 3- زید بن عمرو بن نفیل 21
- 4- اعرابی 22
- 6- عبدالرحمن 23
- شکستن بت ها توسط پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم 24
- زنده به گور کردن دختران 26
- زندگی اقتصادی 27
- بی سوادی 28
- خواری و ذلت 28
- حلف الفضول 29
- دار الندوه 30
- اشاره 31
- مضاربه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با اموال خدیجه 31
- شگفتی حضرت خدیجه از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم 32
- خطبه ی ابوطالب 34
- ازدواج های پیشین حضرت خدیجه(ع) 36
- فرزندان 37
- القاب حضرت فاطمه(س) 40
- ولادت حضرت فاطمه(س) 40
- حضرت زهرا(س) در عصر پدر گرامی اش 45
- زندگی حضرت زهرا(س)، بعد از وفات پیامبر(ص) 46
- به سوی بهشت برین 48
- زینب 51
- رقیه 53
- علت وفات او 54
- ام کلثوم 54
- اشاره 56
- در غار حرا 57
- گفتگو با حضرت خدیجه 59
- حضرت خدیجه با ورقه 60
- نماز پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در کعبه 62
- طواف کعبه توسط پیامبر(ص) 64
- دعوت پنهانی به اسلام 65
- دعوت آشکار 68
- اشاره 70
- اقدامات سخت 70
- 1- وادار کردن کودکان به اذیت آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم 70
- 2- متهم کردن آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم به جنون 71
- اشاره 72
- مسخره کنندگان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم 72
- اشاره 72
- 1- عاص بن وائل 73
- 4- اسود بن حارث 73
- 3- اسود بن عبد یغوث 73
- 2- ولید بن مغیره 73
- اشاره 74
- 4- متهم کردن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به سحر 74
- 5- تعرض کننده بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم 74
- 3- عقبهْ بن ابی معیط 77
- 4- الاسود 78
- 5-حکم بن ابی العاص 78
- 6- امیهْ بن خلف 79
- سوء قصد بر جان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم 80
- 1- مردمان مکه 80
- اشاره 80
- اشاره 82
- دعای پیامبر(ص) 82
- 3- بنی عامر 83
- هجرت مسلمانان ناتوان به حبشه 84
- هجرت دوباره مسلمانان به حبشه 91
- مصوبات نوشته قریشیان 92
- در شعب ابی طالب 93
- اشاره 100
- 1- دوستی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به حضرت خدیجه 101
- اشاره 101
- حسد عایشه به حضرت خدیجه 101
- عوامل حسادت 101
- 2- نداشتن فرزند 103
- 3- کینه عایشه به حضرت زهرا سلام الله علیها 104
- عایشه با امام علی علیه السلام 105
- عایشه با امام حسن علیه السلام 107
- سال حزن 108
- بیماری ابوطالب 109
- وصیت ابوطالب 110
- سوگواری پیامبر(ص) 112
- به سوی بهشت برین 113
- اندوه حضرت فاطمه(س) 116
می رسانی و برهنه را می پوشانی و به بیچارگان کمک می کنی.
بشارت بر تو باد ای پسر عمو و ثابت قدم باش، به آن کسی که جان خدیجه در دست او است. من امیدوارم که تو پیامبر این امت باشی».(1)
این کلمات حاکی از آن چیزی است که در نفس خدیجه در عظمت و ایمان به شخصیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می گذرد و این که او کاملاً اطمینان داشت که او نبی مرسل برای اصلاح این امت است. بنابراین او قصد و اراده پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را برای تحمل رسالت الهی برانگیخت.
حضرت خدیجه با ورقه
سرور زنان خدیجه فورا به سوی پسر عمویش «ورقهًْ بن نوفل» که به دین نصرانی و آشنا به انجیل بود، رفت. سپس آنچه را که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دیده بود و آنچه از رسول آسمان شنیده بود، به او خبر داد. سرش را به زیر انداخت و ترس و حیرت او را گرفت و با صدایی لرزان گفت: قدوس! قدوس! پاک و منزه است خدا. به آن کسی که جان ورقه در دست او است، ای خدیجه! اگر آن چه را که گفتی درست است، ناموس اکبر به نزد او آمده است و آن کسی که به نزد موسی می آمد، او پیغمبر این امت است. به او بگو، ثابت قدم باشد.
جان خدیجه از کلام پسرعمویش پر از سرور و شادی شد. پس به سوی پیامبر برگشت تا به گفتار ورقه او را بشارت دهد. آن حضرت را در خواب دید و پس از آن که بیدار شد، او را از گفته ی ورقه با خبر کرد که او رسول اعظمی است که انبیاء به او بشارت داده اند. اوامر آسمان به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به
1- . تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج63، ص13.