شرح اسم : زندگی نامه آیت الله سیدعلی حسینی خامنه ای (1357ش - 1318ش) صفحه 438

صفحه 438

در دست دارد ببیند.

روز بعد (پنجم مهرماه) ساواک با اتهام همیشگی «اقدام علیه امنیت کشور» از ارتش خواست برایش قرار بازداشت صادر کند.(1) فردای آن نیز دادستانی دادگاه عادی 18 مشهد نوشت که «درباره غیرارتشی سیدعلی خامنه ای متهم به اقدام علیه امنیت کشور و طبق ماده 24 آیین دادرسی و کیفری به منظور تکمیل تحقیقات، قرار بازداشت موقت صادر و اعلام می گردد قرار صادره ظرف 24 ساعت قابل اعتراض است.»(2)

خیلی زود با آمد و شدهای روزمره در زندان آشنا شد. روزی سه بار در سلول باز می شد و غذای زندانی را می دادند. بار چهارم برای نظافت بود. یک جارو می دادند دست زندانی که کف سلول را جارو بزند.

هندوانه و عینک

نماز میانْ روز را خواند، ناهار خورد و کمی خوابید. بیدار که شد نگهبان را صدا زد، پولی بهش داد و خواست هندوانه ای بخرد. پذیرفت. نگهبان پس از مدتی با یک هندوانه بازگشت. پرسید: چاقو داری؟ هندوانه را با یک چاقو به آقای خامنه ای سپرد. نگهبان خبطی کرده بود که از آن بی خبر بود. در حال قاچ کردن هندوانه بود که یکی از افراد ساواک از برابر سلولش گذشت. از دیدن آن صحنه برآشفت. زندانی در حال رسیدگی به اشتهای خود بود، آن هم با یک سلاح ممنوعه! نگهبان را صدا زد و توبیخ کرد و سپس دستور داد عینک آقای خامنه ای را بگیرد. استفاده از عینک ممنوع بود. نگهبان عینک را گرفت و در سلول را بست.

ضمیمه خونین زندان جدید

در زمانی که در سلول باز بود، رفت و آمدهایی به راهرو زندان شد که غیرعادی بود. اینک صدای باز و بسته شدن چند در به گوشش رسید و ناگهان صدای فریاد و شیون شنید. صدا از راه دوری می آمد. لحظاتی بعد ضجّه یکی از زندانیان را شنید؛ در حالی که ناله جان سوزی سر می داد، به طرف سلولش کشیده می شد. از شکاف در سلول


1- اسناد ساواک، نامه رئیس ساواک خراسان به دادستانی دادگاه عادی 18، شم 12856/ه 1، مورخ 5/7/50.
2- همان، نامه بازپرس یکم دادگاه عادی 18 مشهد به ساواک خراسان، بی شم ، مورخ 6/7/50.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه