شرح اسم : زندگی نامه آیت الله سیدعلی حسینی خامنه ای (1357ش - 1318ش) صفحه 448

صفحه 448

کند؛ خاک دم مستراح نجس است؛ خاک آنجا، دم سلول آقای خامنه ای پاک است. «نزدیک سلول من آمد و شروع به تیمم کرد و در همان حال با زبان عربی و با لحنی شبیه به خواندن دعا، به طوری که شنونده ناآشنا به زبان عربی تصور می کرد، دعا می خواند، با من صحبت کرد. آنچه از گفته های او به خاطر دارم به عنوان مثال این بود: آقا سلام علیک. نمی دانی چقدر مرا شکنجه کرده اند. نمی دانم اگر در این حال بمیرم در شمار شهیدان خواهم بود؟ پس از تیمم پایش را دراز کرد و وانمود که نمی تواند از جای خود حرکت کند. نگهبان به او گفت: زودباش، زودباش! جواب داد: نمی توانم؛ اجازه بده کمی استراحت کنم. نگهبان هم جز موافقت چاره ای نداشت. پس از تمام شدن حرف هایش، من هم به زبان عربی و با همان لحن قرائت دعا به او پاسخ دادم و گفتم: صبر کن سید بزرگوار، صبر کن تا این جنایت پیشه ها از تو ناامید شوند. چیزی نگو. خدا حتماً تو را نجات خواهد داد. آن قدر گفتم تا عزم و اراده اش قوی و آمادگی اش بیشتر شد و به سلول خود بازگشت.»(1)

آن بیرون صدای جشن های 2500 ساله شاهنشاهی به گوش می رسید. آقای خامنه ای، شاید، زیر لب زمزمه کرده باشد:

شب

بد، شب دد، شب اهرمن

شب نور باران، شب شعبده

شب گرگ در پوستین شبان

شب سالروز جلوس دروغ

شب کوی و برزن چراغان شده

شب شب چرانی به فرمان دیو

وقاحت

به شادی دریده دهن

شب خیمه شب بازی اهرمن

شب کاروان داری راهزن

شب یادبود بلوغ لجن

فضاحت ز شیپورها نعره زن

شب سور اهریمن و سوگ من

(نعمت میرزازاده)

آزادی مشروط

بیست ودوم آبان بود که پذیرفتند به قید ضمانت آزاد شود. در گزارشی که برای شیخان تهیه شد، آمده بود که سیدعلی خامنه ای «فقط به منظور برگزاری جشن های 2500 ساله


1- حجت الاسلام سیدعباس موسوی قوچانی از چنگ ساواک جان سالم به در برد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی از ترورهای سازمان مجاهدین خلق نیز رهید، اما در عملیات فتح المبین (1361ش) به دست دشمن خارجی شهید شد و در بهشت زهرای تهران، به انتظار پاداش خداوند، بیاسود.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه