شرح اسم : زندگی نامه آیت الله سیدعلی حسینی خامنه ای (1357ش - 1318ش) صفحه 50

صفحه 50

که به ایوان رو به روی ایوان حصیرباف های مسجد گوهرشاد منتقل می شد. یکی از خصوصیات این جلسه آداب ورود و خروج به آن بود. «از در که وارد می شدیم باید [می گفتیم] سلامٌ علیکم؛ از در هم که خارج می شدیم برای خداحافظی باید [می گفتیم] سلامٌ علیکم. هیچ کس خداحافظ نمی گفت.»

شاگردها پشت رحل هایی که دور اتاق چیده شده بود می نشستند. روی رحل ها فقط یک نوع قرآن بود و آن قرآن های چاپ بمبئی بود؛ قرآن های رحلی بزرگ، با کاغذ نازک و خط هندی. «الآن هم من با آن رسم الخط خیلی مأنوس هستم و خوشم می آید. شاید بتوان گفت قرآن های هندی جزو صحیح ترین قرآن ها هستند. قرآن های مصری و هندی هر دو صحیح هستند. برخلاف قرآن های ایرانی که غلط زیادی» داشتند.

همه حاضران قرآن می خواندند، هر یک نیم صفحه. ملاعباس هم می خواند. ملاعباس استاد زبردستی بود. در این فن کسی را بالاتر از خود نمی دانست. دیگران هم همین نظر را داشتند. سیدعلی تمام قواعد تجوید را از او فراگرفت. همو جزوه تجوید سیدمحمد عرب را نیز برای گروه اندکی از علاقه مندان تدریس کرد که سیدعلی هم در شمار آنان بود.(1)

از کتاب های درسی مورد علاقه سیدعلی، یکی هم تعلیمات دینی بود؛ بخش هایی از آن را از بر بود. دوست داشت بیان واعظ شهیر، محمدتقی فلسفی را تقلید کند. علی آقا همراه مادر برای شنیدن سخنرانی های آقای فلسفی از رادیو به خانه همسایه می رفتند. کتاب تعلیمات دینی را باز می کرد و با گویش آقای فلسفی از روی آن می خواند؛ با همان لحن. والدین و آموزگار، بسیار تشویقش می کردند.

فلک

کوچه های باریک محله بهتر از حیاط کوچک خانه بود؛ و سیدعلی با کودکان محل تا جایی که جا داشت و صدایی از خانه به او نهیب نمی زد، سرگرم بود و بازی می کرد؛ گرگم به هوا، و اگر توپی پیدا می شد، فوتبال و والیبال. والیبال را بیشتر می پسندید. شیطنت های علی آقا اگر در تن خیابان گم می شد، در مدرسه به چشم می آمد؛ آن هم به چشم تدین، که با وقار و هیمنه در حیاط مدرسه قدم می زد و با چوب دستی ای که به


1- همان جا.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه