- اشاره 1
- یادداشت نویسنده 3
- یادداشت دوم 8
- نیای پدری؛ آیت الله سیدحسین خامنه ای 10
- خاندان 10
- نیای مادری؛ آیت الله حاج سیدهاشم نجف آبادی 12
- پدر؛ آیت الله سیدجواد خامنه ای 14
- مادر؛ بانو خدیجه میردامادی 24
- دست مرحمت 29
- تولد 29
- ایران 1318 30
- خراسان 1318 35
- کودکی 40
- اشغال مشهد 40
- مکتب خانه 41
- سفر به کربلا 43
- دبستان 43
- کفش 45
- سفره 46
- لباس 47
- کلمه های تار 48
- قاری مدرسه 49
- دوستی با قرآن 49
- فلک 50
- آموزش مقدمات 52
- ورود به دنیای طلبگی 53
- نخستین منبر 53
- نهضت ملی شدن نفت 55
- آشنایی با نواب صفوی 56
- پایان مقدمات 59
- حوزه علمیه مشهد 59
- آغاز دوره سطح 60
- دنیای روشن 62
- شهادت نواب صفوی 63
- آغاز دوره خارج 64
- نخستین کنش سیاسی 65
- آموزش فلسفه 66
- تدریس 67
- گردش در جهان رُمان 68
- اقامت در جهان شعر 71
- سفر به عتبات 77
- حوزه علمیه قم 79
- هجرت علمی 79
- موقعیت حوزه علمیه قم 80
- انتخاب استاد 81
- حاج شیخ مرتضی حائری 81
- چراغ روشن علم 82
- در کنار فقه 83
- هم مباحثه ها 84
- آموزش زبان معاصر عربی 85
- ادامه آموزش فلسفه 85
- پیک محبت 86
- شهریه آیت الله بروجردی 86
- سفره های طلبگی 88
- آبگوشت علی نقلی 89
- صبح بی صبحانه 89
- ظهر بی ناهار 91
- شهریه امام خمینی 92
- نخستین دیدار 94
- آشنایی با امام خمینی 94
- استاد متفاوت 95
- استاد اخلاق 95
- دیدارهای غیررسمی 97
- آغاز مبارزه 99
- امام خمینی و سیاست 99
- ریشه های قیام 102
- لغو تصویب نامه 105
- سفر به تهران 105
- رفراندم لوایح شش گانه 108
- چهره تازه قم 109
- عید عزادار 110
- تهاجم به مدرسه فیضیه 112
- نتایج تهاجم به فیضیه 117
- واکنش های امام خمینی 120
- زمینه سازی برای ماه محرم 122
- چهل روز بعد 122
- حربه سربازی 123
- نهضت تکثیر اعلامیه 125
- پیامی برای آیت الله میلانی 127
- زندان اول 127
- سفر تبلیغی به بیرجند 129
- سخنرانی در مسجد مصلی 131
- سخنرانی در خانه سادسی 132
- سخنرانی در حسینیه راغبی 133
- دستگیری 134
- آزادی مشروط 136
- انتقال به مشهد 138
- شبی در کلانتری یک 140
- زندان لشکر 141
- در انتظار تیغ 142
- بیگاری 144
- بازجویی 145
- آزادی از زندان لشکر 148
- دیدار با آیت الله میلانی 149
- دیدار با دوست فراری 151
- زدودن گرد رخوت 152
- قم در سکوت 155
- بازگشت به قم 155
- تشکیلات و سازمان دهی 156
- دیدار با آقای کمال وند 158
- نشریه بعثت 160
- زندان دوم 162
- در آستانه ماه رمضان 162
- به سوی زاهدان 164
- در زاهدان 166
- شهر سوخته 167
- آخرین سخنرانی در مسجد جامع 168
- دستگیری 171
- در اتاق رئیس شهربانی 172
- دومین بازخواست سیاسی 173
- در زندان گردان مستقل 175
- انتقال به تهران 177
- در پادگان سلطنت آباد 178
- در زندان قزل قلعه 179
- استوارهای قزل قلعه 186
- دیدار با امام 187
- دیدار با هم بندها 190
- ملاقات با خانواده هم بند ارمنی 190
- چشمان پدر 192
- بازگشت به مشهد 192
- دیدار با امام در قم 193
- قم یا مشهد 194
- فضای سیاسی مشهد در سال 1343 195
- مواضع آیت الله میلانی 196
- مواضع آیت الله قمی 197
- میرزااحمد کفایی 198
- میرزاحسین سبزواری 198
- اکثریت بی طرف 198
- اقلیت دولتی 199
- طلاب حوزه علمیه مشهد 199
- منبری ها 200
- جلسه پایین خیابان 200
- حاج شیخ مجتبی قزوینی 201
- سفر به گرگان 203
- دیداری دیگر 208
- دیدار با آقای حائری 209
- دارالتبلیغ اسلامی 210
- ازدواج 211
- تبعید امام 212
- قرار تحصن در مسجد گوهرشاد 213
- واکنش آیت الله میلانی 214
- دعوت از آقای میلانی برای هجرت به قم 215
- آغاز زندگی مشترک 216
- دیداری تلخ با آقای میلانی 216
- ... و فقر 217
- جمع آوری اطلاعات 219
- فرزندان صُلبی و کتبی 219
- تدریس 221
- نخستین فرزند 222
- دومین مولود 223
- انتشارات سپیده 226
- پی آمدهای کشف اساسنامه 228
- سیاحت ناتمام 230
- نشست فراریان 231
- زندگی مخفی در تهران 233
- بازگشت پنهانی به مشهد 233
- در تعقیب مترجم 235
- زندان سوم 235
- نامه ای از نجف 238
- سخنرانی در کرج و تهران 239
- دومین ترجمه 242
- سومین بازداشت 243
- سومین بازجویی 246
- نامه های بی جواب 253
- بازجویی در دادسرای نظامی 258
- ملاقات با مصطفی 263
- ادامه بازجویی 264
- صدای بلند یک نامه 269
- ترجمه در زندان 270
- گردش پرونده 271
- به دنبال سعید خامنه ای 273
- نخستین جلسه دادگاه 275
- دومین جلسه دادگاه 276
- رأی دادگاه نظامی 288
- دادگاه تجدیدنظر 290
- یوسف آینده 296
- تنگنای زیستن، نوشتن و گفتن 298
- پژوهشی در باب حوزه علمیه مشهد 298
- جیب های فقیر 300
- رفیق قرآنی 301
- کوتاه ترین بازجویی 301
- آزمونی برای فعالیت های تشکیلاتی 303
- تلاش برای گرفتن گذرنامه 303
- زلزله کاخک 304
- خمینی یا خامنه ای 307
- مراقبت ویژه 308
- آغاز دوباره تفسیر 310
- بار دیگر سعید/ سیدخامنه ای 311
- سفر تبلیغی به تهران 312
- صلح امام حسن(ع) 314
- کارگاه ترجمه 315
- دبیرستان دخترانه 316
- رمضان 1389 (1348ش) 317
- نشید شادی 324
- منشور اسلامی 325
- محرم 1390 (1348ش) 328
- دهه دوم محرم 332
- صفر 1390 (1349ش) 334
- جَست سیاسی 339
- خروش در حوزه علمیه مشهد 339
- آغاز دستگیری ها 345
- ادامه تعقیب 349
- زندان چهارم 351
- اقدام ناکام ساواک 351
- فرار برای ترجمه 352
- دستگیری 353
- رو در روی شیخان 354
- بازجویی نخست 356
- تلاش برای تبعید 365
- بازجویی دوم 367
- مرگ ناصر 382
- سومین بازجویی 384
- دستان خالی ساواک 388
- گروهبان چای فروش 389
- اعتراض به عدم رسیدگی 390
- ادامه ترجمه در زندان 394
- به دنبال جرم 395
- رمضان 1390 (1349ش) 396
- نامه های دیگر 398
- مکاتبه سوزنی 402
- پیش محاکمه 403
- روز محاکمه 403
- روز آزادی 425
- پرهیز از روحانی سیاسی 425
- محرم 1391 (50-1349ش) 426
- دیدار با سیداحمد خمینی 430
- حسینیه ارشاد و... 430
- زندان پنجم 432
- سوغات یک جشن بزرگ 432
- پنجمین دستگیری 434
- هندوانه و عینک 438
- ضمیمه خونین زندان جدید 438
- بازجویی پس از شکنجه 440
- بزم، با مزه ... 441
- رمضان 1391 (1350ش) 442
- برادران خامنه ای در زندان 443
- ریش محسود 444
- بازجویی دوم 445
- مقاومت موسوی 446
- آزادی مشروط 448
- دادگاه تجدیدنظر 449
- فلاتی میان دو زندان 452
- محروم از تبلیغ 452
- سخنرانی در حسینیه ارشاد 454
- دیدار با هاشمی 455
- واکنش به اعدام مجاهدین 456
- ادامه جلسه های تفسیر 456
- آقای شنبه 459
- به یاد علامه امینی 461
- دیدار با آقای مطهری 462
- روش ناکارآمد حوزه مشهد 464
- رسیدن نام خامنه ای به کمیته مشترک 464
- دیدار با آقای باهنر 464
- تفسیر قرآن در مسجد امام حسن 466
- محرم 1393 (1351ش) 468
- ادامه تفسیر قرآن 470
- فرستادن وجوهات 470
- نامه آقای مطهری 474
- تعطیلی درس تفسیر 475
- ادامه پژوهش قرآنی 478
- تلاش برای تأسیس مدرسه علمیه 479
- فعالیت های گریز از مشهد 482
- حلقه های جایگزین 483
- دیدار از تبعیدی طبس 484
- رمضان 1393 (1352ش) 486
- کمک مالی به طلبه ها 489
- رونق مسجد کرامت 490
- منع از سخنرانی 493
- تأسف آقای مطهری 494
- سفر پنهانی آقای طالقانی به مشهد 495
- در فقدان مدرک 496
- آغاز درس عقاید 496
- بار دیگر، مسجد امام حسن 500
- ره آورد مکتوب مسجد کرامت 500
- توسعه مسجد امام حسن 503
- دست آویزی برای بازداشت 504
- فضائل سیاسی امام علی(ع) 505
- ایام فاطمیه 1353 505
- مجلس ختم آیت الله شاهرودی 507
- رمضان 1394 (1353ش) 508
- طرح کلی اندیشه اسلامی 510
- سفر به فردوس 511
- مسجد جاوید 512
- آخرین جلسه های تفسیر 514
- سفر به مازندران 515
- مقدمات دستگیری ششم 517
- زندان ششم 517
- ششمین بازداشت 521
- انتقال به کمیته مشترک ضدخرابکاری 525
- آغاز بازجویی ها 526
- گروه خامنه ای 527
- تأسف دوباره مطهری 528
- بازتاب بازداشت ششم 529
- آتش بیاری ساواک خراسان 529
- سگ مجسم 530
- بازجوی متخصص 532
- رخدادهای مهم مشهد 533
- فرشته های مسجد بازار 534
- دوره بازگشت 535
- زبان مورس 535
- دزدی کره و مربا 536
- کمونیست های هم سلول 537
- نور و صدا 541
- دل نگران مادر 542
- خواب آزادی 542
- آخرین بازجویی 543
- روز آزادی 544
- بازگشت به مشهد 546
- فلاتی میان زندان و تبعید 546
- روحانیان ممنوع الخروج 550
- سیل قوچان 551
- در محاصره ساواک 551
- تجمع دوستان هم فکر 552
- قاری قرآن و سوءاستفاده ساواک 554
- در اندیشه مسلمانان لبنان 554
- ارجاع وجوهات به آقای شیرازی 556
- سفر به تهران 557
- 15 خرداد 1356 558
- درگذشت دکتر شریعتی 559
- مهدی باکری در مشهد 561
- تعقیب و مراقبت 563
- آموزش زبان انگلیسی 564
- درگذشت سیدمصطفی خمینی 564
- حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی. متع الله المسلمین بطول بقائه. 566
- چهلم سیدمصطفی خمینی 567
- تبعید 567
- پیشنهاد دستگیری آقای خامنه ای 568
- آخرین دستگیری 570
- اقامتگاه ژاندارمری 573
- در گناباد 574
- در ایرانشهر 575
- مسافران جدید ایرانشهر 576
- مکاتبه با آیت الله صدوقی 579
- خبرهای انقلاب 579
- تبعیدی های تازه 585
- گسترش روابط مردمی 586
- احیاء مسجد آل الرسول 587
- مکاتبه با کمیته ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر 589
- پژو 404 592
- سیل ایرانشهر 594
- جابه جایی تبعیدشدگان 599
- دست یاری تا آخرین روز 600
- به طرف جیرفت 601
- در جیرفت 604
- از زبان جیرفتی ها 608
- پایان تبعید 609
- تا پیروزی 611
- در تهران 611
- مشهدی دیگر 612
- کلنگ بی دسته 616
- تأسیس سازمان جهادی 619
- گفت وگو با آیت الله صدوقی 620
- محرم 1399 (1357ش) 620
- مدرسه نواب: کانون تظاهرات 621
- چاره ای برای سربازان فراری 622
- خطبه به نام امام خمینی 623
- بیمارستان امام رضا 626
- توطئه رویارویی مردم با نظامیان 630
- آخوند ساواکی 632
- کمک به اعتصاب کنندگان صنعت نفت 633
- پایان تحصن 634
- مقصد، استانداری خراسان 635
- روز خونین دیگر 638
- سفر به پاریس؛ شاید 639
- زندگی پنهانی 640
- به سوی تهران 641
- شورای انقلاب 642
- تلاش برای ماندن بختیار 643
- سخنرانی در بهشت زهرا 645
- تحصن در دانشگاه 647
- سخنرانی در دانشگاه 648
- بازگشت امام 649
- مدرسه رفاه 652
- دلهره های بی پایان 653
- عاطفه های مواج 654
- نخست وزیری بازرگان 655
- نیروی هوایی در مقر امام 658
- اساسنامه حزب جمهوری اسلامی 660
- خودنمایی کمونیست ها 662
- سجده بر آزادی 670
- فهرست اعلام 671
- عکس ها 712
سفر به مازندران
اواسط دی بود که خستگی فرساینده ای به او دست داد. تمایل زیادی به استراحت و آرامش پیدا کرد. موضوع سفری کوتاه را با همسرش در میان گذاشت. نپذیرفت. چند روز بعد پیشنهاد خود را تکرار کرد. قرار شد به طرف مازندران بروند. مصطفی را که دبستان رو بود به مادربزرگش سپردند و مجتبی و محسن (مسعود) را با خود بردند. مجتبی اواخر سال 1349 به دنیا آمده بود و چهار ساله، و محسن که او را مسعود صدا می کردند در 1351ش متولد شده بود. رضا احدیان، دایی همسرش، خانواده و خودرواش، دیگر همراهان بودند. راندند طرف مرکز مازندران.
ساعاتی را که در ساری سپری می کردند، همراه مجتبی، پیش از غروب آفتاب به مسجد جامع شهر رفت. آن زمان بزرگ ترین مسجد ساری بود. در یکی از شبستان های آن نشسته و منتظر اذان مغرب بود که جوانی به او نزدیک شد و سلام کرد. کنارش نشست. اندک زمانی بعد، جوان دیگری سلام کرد. سومی و چهارمی... اذان را که گفتند شمار جوان ها به بیست تن رسید. ترسید. با خود گفت نکند زمینه چینی برای دستگیری اش باشد. بالاخره یکی از آنان پرسید: شما آقای خامنه ای هستید؟ پرسنده وقتی فهمید درست شناخته است، ادامه داد: امام جماعت ما می شوید؟ گفت: در هر شبستانی از این مسجد نماز جماعت برگزار می شود. چرا به یکی از آنها ملحق نمی شوید؟ گفتند: آنها را قبول نداریم. پرسید: شبهای دیگر چه می کنید؟ گفتند: به امامت فلان کس نماز می خوانیم که اکنون در تهران است و جایش خالی است. با اصرار جوانان به شبستان دیگر رفت. جوانان نمازشان را به امامت او خواندند. پس از آن رو به حاضران کرد و سوره حمد را ترجمه و شرح داد و گفت که «در زمان پیامبر سه گروه سد راه تبلیغات اسلامی بودند. گروه سیاسیون، جباران، پادشاهان و زورگویان، گروه دوم ثروتمندان، گروه سوم رهبانان و کشیش های یهودی و مسیحی.»(1) وقتی خواست خداحافظی کند، اصرار کردند که چند روزی در ساری بماند. گفتند که شیخ ما به تهران رفته و کسی نیست که با او نماز بخوانیم و گوش به سخنش بسپاریم. «گفتم: من حتماً باید به مشهد برگردم تا به مجلس شبهای شنبه ام برسم. آهی کشیدند و شکوه کنان گفتند:
1- همان، از 2 ه 1 به 312، شم 1770/2 ه 1، مورخ 1/11/53.