شرح اسم : زندگی نامه آیت الله سیدعلی حسینی خامنه ای (1357ش - 1318ش) صفحه 544

صفحه 544

گفت وگوهای بدلی و از پیش ساخته، حکایت از روزهای آخر زندان دارد. اما نفهمید این زمینه چینی ها و ظاهرسازی ها برای چیست! نیازی نبود این حرف ها را روبروی زندانی بزنند. آیا آنها در حال تبرئه کردن خودشان بودند؟ تبرئه از چی؟ از شکنجه های بی نتیجه؟ از پرونده بی سند؟ اما آنان نیازی به این کارها نداشتند. می توانستند آقای خامنه ای را سر به نیست کنند و آب از آب تکان نخورد. همچنان که احمد احمدی، پسر خواهر آقای مهدی شاه آبادی را کشتند و اتفاقی نیفتاد.(1) پیش از کاوه و مشیری، کوچصفهانی هم با او سخن گفته بود. از خودش و از دین داری اش حرف زده بود؛ این که از دوران کودکی پای منبر وعاظ بوده است. او دیگر چرا تظاهر به دین داری می کرد؟ چه خبر بود؟ «قطعاً پشت این، چیزی جز عزت اسلام نبود؛ عزتی که در عین ضعف مسلمانان مبارز و نیرومندی دشمن، خودنمایی می کرد. پس انسان مسلمان در نظر اینان بزرگ بود. با این که آنها در اوج قدرت بودند، ولی در برابر ما احساس ضعف می کردند.»

روز آزادی

آخرین ماه تابستان 1354ش از راه رسیده بود. آن روز با دو زندانی دیگر در سلول نشسته بود که در را باز کردند. یکی از این دو، همان روحانی کج شده به طرف حکومت بود و دیگری سیداحمد احمدی. مأمور طبق دستوری که عادت شده بود پرسید: علی کیه؟ گفت: منم. پرسید: علی چی؟ گفت: علی خامنه ای. گفت: سرت را بپوشان و دنبالم بیا. «مرا به اتاق کاوه برد. تا مرا دید، گفت: تو آزادی! بسیار تعجب کردم. با ناباوری از اتاق خارج شدم. برای نخستین بار در راهروها قدم گذاشته بودم در حالی که سرم پوشیده نبود و به من اجازه داده بودند با چشم باز از اتاق بازجو خارج شوم.»

به سلولش برگشت. نگاهی به آن قبر ایستاده که نزدیک به هشت ماه در آن بسر برده


1- سیداحمد احمدی علون آبادی در 1325ش در تهران به دنیا آمد. وی فرزند آیت الله سیدحسن احمدی اصفهانی بود. پدر از شاگردان مرحوم شاه آبادی بزرگ، داماد او، و از دوستان نزدیک امام خمینی بود. وی در مسجد هفت تن بازار تهران امام جماعت بود و در بهمن ماه 1357 دار فانی را وداع گفت. سیداحمد تحصیلات خود را ناتمام گذاشت و بعدها دفتردار مدرسه موسوی در خیابان شهباز [17 شهریور] شد. حجت الاسلام نورالله شاه آبادی، دایی اش، از مؤسسان دبستان و دبیرستان موسوی بود. فعالیت های سیاسی او تحت تأثیر دایی دیگرش، حجت الاسلام مهدی شاه آبادی، و برادرانش آغاز شد. اول بار در تیرماه 1352 به جرم پخش اعلامیه همراه دایی اش آقای شاه آبادی دستگیر اما خیلی زود آزاد شد. بار دوم در تیرماه 1354 دستگیر و به کمیته مشترک ضدخرابکاری برده شد و پس از هفت ماه شکنجه های سخت به شهادت رسید.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه