مصائب حضرت زینب علیهاالسلام صفحه 166

صفحه 166

بسوی آن صدا شد زار و نالان

گل خود را بدید و کرد افغان

* * *

زدن کعبِ نی بر شانه حضرت زینب علیهاالسلام کنار نعش برادر

از منتخب مرویست که حضرت زینب علیهاالسلام کنار بدن برادر همچنان می گریست، بگونه ای که از گریه او همه منافقین هم گریه کردند. در این حال ملعونی آمد و با کعب نیزه، چنان بر شانه او زد که بر زمین افتاد و او را به زور از کنار بدن برادر حرکت داد.(1)

وداع جانسوز حضرت زینب علیهاالسلام با بدن بی سر برادر

حضرت زینب علیهاالسلام هنگام خداحافظی با بدن برادر عزیزش، چنین فرمود: «اُودّعک اللّه عزّ وجل یابن اُمّی یا شقیقَ رُوحی، فانّ فراقی هذا لیس عن ضجرٍ ولا عَن مَلالهٍ ولکن یابن اُمّی کما تری، یا نور بصری، فَاقْرَء جَدّی وَاَبی وَاُمّی وَاَخی مِنِّی السَّلام ثُمَّ اَخْبِرهُمْ بِما جَری عَلَیْنا مِنْ هؤُلاءِ القومِ اللِّئام».

ای برادر عزیزم تو را به خدا می سپارم. ای پسر مادرم، ای پاره جانم، این فراق و دوری از ضجرت و خستگی نیست، بلکه ای فرزند مادرم چنان که می بینی (شاید حضرت زینب علیهاالسلام اشاره دارند به اینکه برادر جان ببین که مرا به زور از بدنت جدا کرده و به اسارت می برند) سلام مرا به جدّم و پدرم و مادرم و برادرم برسان و ماجرای این مصیبت را برای آنها بگو که دشمن ظالم با ما چه کرد، (خدا انتقام ما را از آنها بگیرد).(2)

در بعضی از مقاتل آمده: حضرت زینب علیهاالسلام خم شد و بدن پاره پاره برادر را در آغوش گرفت و دهانش را روی حلقوم بریده برادر نهاد و می بوسید و


1- . ناسخ التواریخ، ص253.
2- . حضرت زینب کبری علیهاالسلام، ص234.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه