مصائب حضرت زینب علیهاالسلام صفحه 49

صفحه 49

علی

علیه السلام برای حضرت زهرا علیهاالسلام خانه ای (سایبانی) دورتر از خانه های مردم در قبرستان بقیع ساخت و آن را بیتُ الاحزان نامید. یا زینب علیهاالسلام آیا هر روز صبح، که مادر، دست حسن و حسین علیهماالسلام را می گرفت و گریان به بیت الاحزان می رفت و کنار قبرها می گریست، و چون شب فرا می رسید پدر عزیزت مادر را به خانه می برد، تو هم با آنان بودی؟(1)

اذان بلال و بیهوشی مادر

روزی حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: بسیار مایلم که صدای اذان مؤذّن پدرم را بشنوم. (با توجّه به اینکه بلال حبشی، بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلماذان نمی گفت تا دیگران را تأیید نکند) این خبر به بلال حبشی رسید، طبق خواهش حضرت فاطمه علیهاالسلام صدای خود را به اذان بلند کرد.

وقتی که گفت: اَللّه ُ اَکْبَرُ، اَللّه ُ اَکْبَرُ.

حضرت فاطمه علیهاالسلام به یاد زمان پدر افتاد، آنچنان بی تاب شد، که نتوانست از گریه خودداری کند.

وقتی که بلال گفت: اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّه ِ، حضرت فاطمه علیهاالسلام ضجّه زده و بیهوش به روی زمین افتاد. مردم به بلال گفتند: اذان را قطع کن که حضرت فاطمه علیهاالسلام از دنیا رفت، و گمان کردند که حضرت فاطمه علیهاالسلامجان داد، شاید هم حسنین علیهماالسلام و زینب علیهاالسلامدوان دوان، خود را به بلال رساندند و درخواست کردند برای حفظ جان مادرشان، بلال اذان را ادامه ندهد.

بلال، اذانش را قطع کرد و ناتمام گذاشت، وقتی که حضرت فاطمه علیهاالسلام به

هوش آمد، از بلال خواست که اذان را تمام کند.(2)

بلال اذان را تمام نکرد و به حضرت فاطمه علیهاالسلام عرض کرد: ای سرور بانوان، بیم آن دارم که وقتی صدای مرا بشنوی به جانت آسیب برسد. حضرت فاطمه علیهاالسلام بلال را معاف داشت.


1- . رنجها و فریادهای فاطمه علیهاالسلام، ص223.
2- . رنجها و فریادهای فاطمه علیهاالسلام، ص227.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه