نیم قرن تدریس و تبلیغ حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی صفحه 203

صفحه 203

6. انتخاب نسل نو

حجه الاسلام قرائتی از عمق وجود به تبلیغ برای نسل نو معتقد است.(1)

ایشان فعالیت تبلیغی خود را با چند بچه و نوجوان آغاز کرد و در این عرصه، سالیانی سال با نوجوانان و جوانان حشر ونشر داشت و در خصوص علت گرایش خود به نسل نو فرمودند:

«در قرآن کریم چندین بار از زبان برخی پیامبران بزرگ مانند نوح، ابراهیم و یعقوب و. . . «یا بُنَیَّ»ّّّّّّ آمده است که بیانگر اهمیت نسل جوان در قرآن کریم است. در زمان فرعون، تنها نسل نو به حضرت موسی گرویدند. همچنین، ناراحتی کفار از پیامبر اسلام این بود که حضرت، جوانان را جذب کرده بود. همچنین، حضرت علی 7می فرماید: روح نوجوان همچون زمین خالی است و آموزش نوجوان نقش بر سنگ است.(2)

در روایات نیز می خوانیم: علیک بالاحداث فانهم اسرع الی الخیر؛ به سراغ نسل نو بروید، زیرا که آنان زودتر از دیگران به سوی خیر گرایش پیدا می کنند.(3)

و رسول خدا فرمود: جوانان با من موافقت و پیران با من مخالفت کردند.»(4)

این معلم قرآنی، با توجه به همین مبنای قرآنی و روایی، به سراغ نسل نو رفته و در این خصوص فرمودند:

«من در مخاطب، به جای نسل کهنه، سراغ نسل نو رفتم(5)؛

چون هم قدرت


1- . حاج آقای قرائتی: زمان طاغوت برای جوانان و نوجوانان جلسه داشتم، شخصی به من گفت: زیاد خودت را خسته نکن اینها تا 18 سالگی به حرفهایت گوش می کنند، بعد یا به سربازی می روند یا دانشگاه و در آن محیط های بزرگ غرق مسائل انحرافی و شهوانی می شوند. به او گفتم: فایده حرفهای من این است که وقتی انسان فهمید حلال و حرام چیست؟ راه خدا و راه شیطان کدام است؟ بر فرض به انحراف کشیده شود، امّا باز می گردد. خاطرات حجت الاسلام قرائتی(ج 1)، ص: 111.
2- . انّما قلب الحدث کالارض الخالیه. نهج البلاغه، نامه 31.
3- . وسایل، ج 11، ص 448
4- . وافقنی الشبان و خالفنی الشیوخ. حجه الاسلام فلسفی، جوان، ج 2، ص 248.
5- . در خاطرات حجه الاسلام قرائتی آمده است: وقتی دوره سطح را در حوزه تمام کردم، متحیّر مانده بودم که چه برنامه ای برای خودم داشته باشم. دوستانم به درس خارج فقه رفتند، امّا من سرگردان بودم. بالاخره تصمیم گرفتم جوان های محل را به خانه ام دعوت کنم و برای آنان اصول دین بگویم. تخته سیاهی تهیه کردم ومقداری هم میوه وشیرینی خریدم وشروع به دعوت کردم. بعد دیدم کار خوبی است، ولی یک دست صدا ندارد، طلبه ها مشغول درس هستند و جوانها رها و مفاسد بسیار، در فکر بودم که آیا کار من درست است یا کار دوستان، من درس را رها کرده به سراغ جوانها رفته ام و آنها جوانها را رها کرده به سراغ درس رفته اند. تا اینکه یکی از فضلای محترم روزی به من گفت: در خواب دیدم که به من گفتند: لباست را بپوش تا خدمت امام زمان علیه السلام برسی. به محضر آقا رسیدم، امّا زبانم گرفت، به شدّت ناراحت شدم تا اینکه زبانم باز شد. از آقا سؤال کردم: الآن وظیفه چیست؟ فرمودند: وظیفه این است که هر کدام از شما تعدادی از جوانها را جمع کنید و به آنها دین بیاموزید. با این مطلب، امیدوار شدم و به کارم ادامه دادم. خاطرات حجت الاسلام قرائتی(ج 1)، ص: 45و44.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه