- مقدّمه 1
- مقدمه استاد 4
- اشاره 7
- فصل اول: ویژگی های فردی 7
- اشاره 8
- 1. دغدغه اخلاص 8
- الف) ویژگیهای اخلاقی - رفتاری 8
- 2. انس دائمی با قرآن کریم و تفسیر 11
- 3. توسل به معصومین 12
- 4. واقع گرایی 14
- 5. عزم و استقامت 16
- 6. ولایی بودن 17
- 8. بی تکلّفی 18
- 7. آراستگی ظاهری(به دور از افراط و تفریط) 18
- 9. خرق عادت های به جا و به موقع 21
- 10. داشتن روحیه خوف (متهم کردن خود) 23
- 11. تبلیغ عملی(واعظ متّعظ) 24
- 12. سوز داشتن 26
- ب) ویژگی های علمی - تبلیغی 28
- 1. شوق فراگیری و مطالعه فراوان 28
- 2. استفاده از تعطیلات و پاره وقتها 29
- 3. نداشتن بخل در ارائه پژوهش ها 31
- 4. اهتمام به معلمی 32
- 5. شهامت در گفتن «نمی دانم» 34
- 6. نگاه توحیدی در توفیقات 35
- 7. بهره گیری از دیگران 36
- 9. عرضه کار به بزرگان 39
- 8. آمادگی برای تغییر موضوع بحث 39
- 10. قدرت تمثیل 40
- 11. استمداد الهی 41
- 12. اعتماد به نفس و شهامت 41
- 13. حرص در هدایت کردن وتبلیغ 43
- 14. دنبال مخاطب رفتن (دوّار بطبه) 46
- 15. مخاطب اول دانستن خود 47
- 16. صداقت 48
- 17. هجرت های مکرّر 49
- 18. عدم درخواست مزد 51
- 19. قانع نبودن به فعالیت های تبلیغی خود 52
- 20. نگاه نقادانه به جلسات خود 53
- 21. دغدغه انتقال تجارب 54
- 1. مردمی بودن 56
- ج) ویژگی های اجتماعی - سیاسی 56
- 2. تواضع و فروتنی 57
- 3. صراحت لهجه 58
- 4. پرهیز از موضع اتهام 60
- 5. در خط و جناح نبودن (پرهیز از تحزّب) 61
- فصل دوم: شیوه ها و مهارت ها 62
- اشاره 62
- الف) سمعی و بصری بودن 63
- اشاره 63
- الف) ویژگی های تابلو 64
- 1. ارائه با تخته سیاه 64
- ب) نکات نوشتاری روی تابلو 65
- ج) آداب نویسنده 66
- 1. تربیتی 66
- 2. بهره گیری از نمایش و حرکت عملی 67
- د) نکات پاک کردن تابلو 67
- 2. بهداشتی 67
- اشاره 67
- 3. بهره گیری ازطرح و تصویر 70
- ب) تشنه کردن مخاطب: 72
- 1. برخی از شیوه های تشنه کردن 72
- اشاره 72
- 2. انتخاب تیتر به روز با تبیین مناسب 73
- 3. سؤال و جواب 76
- 4. سکوت معنا دار 78
- ج) نگاه و ارائه متفاوت مفاهیم 79
- 1. تجمیع مفاهیم مشابه، ذیل عنوان مناسب 79
- 3. ملموس و عینی کردن مفاهیم 81
- 4. کالبد شکافی مفاهیم 82
- 5 . برقراری ارتباط بین مفاهیم همسو 84
- 6. ارائه مفاهیم در قالب اشکال منطقی (نتیجه گیری از مضامین مرتبط) 86
- 7. دقت در وجوه تشابه و تبیین آن 87
- 8. شمارش تکرارهای یک موضوع 88
- 1. داشتن طرح درس و نظم در ارائه 89
- د) گزینش و چینش مناسب: 89
- 2. روشن نمودن چشم انداز بحث (نوشتن سرفصل های مهم بر روی تخته) 90
- 3. تقطیع مناسب آیات و روایات 91
- 4. دسته بندی 93
- 5. تنوع بخشی به سخن 95
- 6. کوتاه گویی 97
- 7. گریز زدن در بین بحث (پرانتزهای به جا) 99
- 8. زمینه سازی 100
- 9. جمع بندی و خلاصه درس 103
- 1. بهره گیری از مثال 105
- ه) آسان سازی: 105
- 2. بهره گیری از اصل تدریج 107
- 3 . ارائه الگوها و نمونهها 109
- 4. بهره گیری از داستان 110
- 5. ساده گویی و روان گویی 113
- 6. بیان به موقع حکایات وخاطرات از بزرگان 115
- 7. بهره گیری از شوخی 116
- 8 . ترجمه کلمه به کلمه (آسان نشان دادن کلمات) 120
- 9. رقیق کردن مباحث سنگین 121
- 10. استفاده از تعابیر عامیانه 122
- 11. تابلویی کردن و شعاری نمودن پیام 123
- 12. استفاده از معیارهای طبیعی 124
- 13. بهره گیری از اصطلاحات جدید 125
- و) سایر شیوه ها و مهارت ها: 127
- 1. تطبیق مفاهیم با مصادیق مأنوس و اصطلاحات 127
- 2. تکرار هوشمندانه 128
- 3. انجام مقایسه 130
- 4. القای غیر مستقیم 133
- 5. خواندن از روی نوشته 134
- 6. دو طرفه کردن کلاس (برقراری ارتباط چند سویه در کلاس) 135
- 7. برقراری ارتباط بین حوادث گذشته با مصادیق امروز 138
- 8. تکیه بر مشترکات 139
- فصل سوم: محتوا 141
- اشاره 141
- الف) منابع محتوا 142
- 1. داشتن محتوای غنی قرآنی 142
- 2. بهره برداری فراوان از روایات 146
- 3. بهره گیری از متون ادعیه 147
- 4. استفاده از تاریخ 148
- 5. مطالعه کتب مفید دیگر 151
- 6. بهره گیری از سیره پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم و ائمه معصومین: 153
- 1. تدبّر با نگاه موضوعی در آیات 154
- ب) تهیه و آماده سازی محتوا 154
- 2. تفسیر آیات برگزیده 155
- 3. فیش برداری 156
- 4. تشکیل پرونده تبلیغی 157
- 5. تحقیق در زوایا و اضلاع یک موضوع 159
- 6. نگاه متفاوت، تدوین متفاوت 160
- 7. استفاده از فهرست 161
- 8. گلچین کردن مطالب 162
- 9. اکتفاء نکردن به مطالعات قبلی 163
- 10. دقت در موضوعات تبلیغ 164
- 11. کار گروهی 165
- 1. تکیه بر جامعیت اسلام 166
- ج) ارائه محتوا 166
- 2. در نظر گرفتن ابعاد یک موضوع 168
- 3. بیان دنیا در کنار آخرت 169
- 4. ترکیب مناسب و موزون 170
- 5. تبلیغ فرهنگ صحیح و مبارزه با انحرافات و عادات غلط 171
- 6. پرهیز از بیان اقوال و احتمالات 173
- 7. صداقت در ارائه مباحث 174
- 8. آسان و شیرین جلوه دادن دین 175
- 9. دقت درانگیزه انتخاب موضوع 178
- 10. تناسب محتوا با زمان و مکان 179
- 11. تناسب لحن و حرکات دست 180
- 12. مستند کردن آموزش 181
- 13. پرداختن به موضوعات واجب 184
- 14. نقد روحانیت در کنار نقد دیگران 185
- 15. ارائه نکات مفید و کاربردی 186
- 16. مدح و نقد مسؤولین نظام 188
- 17. معرفی منابع بحث 189
- 18. بازگذاشتن پرونده بحث 190
- 19. پرهیز از بحثهای تخصصی 191
- 20 . پرهیز از بحث های جنجالی 192
- فصل چهارم: مخاطب 194
- اشاره 194
- 1. توجه به اصل نیاز 195
- 2. سنخیت و تناسب محتوا با مخاطبان 196
- 3. توجه به آمادگی مخاطب 198
- 4. توجه و تکریم به مخاطب 200
- 5. توجه به تنوع سنی و تحصیلی مخاطبان 202
- 6. انتخاب نسل نو 203
- 7. نظرخواهی 204
- 8. استفاده از احساسات و عواطف 205
- 9. پرهیز از تبعیض 207
- 10. توجه به ظرفیت و گرایش مخاطبان 209
- 11. برخورد صمیمی 211
- فصل پنجم: سایر نکات 212
- اشاره 212
- توصیه هایی برای پاسخگویی 213
- اصولی برای بیان احکام 214
- توصیه جهت پرهیز از برخی آسیب ها 217
- رعایت برخی نکات شکلی 218
- برخی از سفارشهای تبلیغی و نکات کوتاه استاد 219
- شیوه ترغیب بچه ها به نماز 234
- برخی اصول تشویق وتوبیخ 236
- الف) نکات ضروری درتشویق: 236
- اشاره 236
- ب) نکات ضروری در توبیخ 238
- آخرین سخن 240
عده ای بودند رفتند و جایشان کس دیگری نیست. اما اگر بنده بروم هزارها قرائتی است. آنقدر طلبه هستند که سواد و تقوایش از من بیشتر
است. (1)
ب) نمونه دوم: وقتی قرار شد برای حجه الاسلام قرائتی آئین نکوداشتی از طرف انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گرفته شود، ایشان نامه ای می نویسند که در بخشی از آن آمده است:
«. . . بعد از انبیا و اوصیا و محمّد و آل محمّد (صلوات الله علیهم اجمعین)، مفیدها و طوسی ها و طبرسی ها و حلّی ها و مجلسی ها و حائری ها و خمینی ها مفاخر ما هستند و بعد از آنان، شهدا و جانبازان و آزادگان و ایثارگران و پس از آنان، دانشمندان و نویسندگان و . . . قبول این نکوداشت برای من سنگین بود، ولی با استمداد از قرآن پذیرفتم. از همه مفاخر واقعی که تلاش های من نزد زحمات آنان ذره ای به حساب نمی آید، عذرخواهی می کنم و به خداوند عرض می کنم: «یَا مَنْ اظْهَرَ الْجَمیِلَ وَ سَتَرَ الْقَبِیحِ» و «کَم مِن ثَناء جَمیل لَستُ أهلا لَه نَشَرتَه». تصمیم گرفتم از فرصت استفاده کرده و چند نمونه ازتجربه های موفق خود را که از الطاف الهی است، به یادگار بنویسم. . .»(2)
3. صراحت لهجه
حاج آقای قرائتی، اهل لفافه و کنایه و رودربایستی نیست. اگر تذکر ضروری و نصیحتی باشد؛ چه در رفتار های شخصی و چه در مسائل اجتماعی، به عنوان مبلّغ دین به راحتی تذکر می دهد. نامه نگاری های متعدد ایشان با مسؤولین کشوری و تذکرات صریح به متولیان فرهنگی و مسؤولین حوزه در خصوص توجه به قرآن کریم وترویج تفسیر و حتی بیان این مطالب در محضر مراجع عظام، نمونه ای از صراحت گفتار ایشان است.(3) ایشان زیر بار، مسامحه، مصلحت اندیشی و سازش
1- . برنامه درسهایی از قرآن، 01/ 10/ 67.
2- . زندگینامه ص: 46.
3- . در بخشی از نامه ای خطاب به «محضر مبارک آیت اللَّه العظمی فاضل لنکرانی و مدرسین بزرگوار (دامت برکاتهم)» نوشتند: علمای عزیز و حضرت آیت اللَّه العظمی فاضل شما می دانید که راضی کردن پیامبر و مهجوریت زدایی، هر دو کار خداوند است. قبله عوض شد تا پیامبر راضی شود: فلنولّینک قبلهً ترضیها. اعطای مقام شفاعت به خاطر راضی کردن اوست: و لسوف یعطیک ربّک فترضی. به گفته امام رضا علیه السلام ذیل آیه در تفسیر نورالثقلین، نماز واجب شد تا قرآن از مهجوریت بیرون بیاید و تکرار حدیث ثقلین در چندین مورد به خاطر محوریت قرآن و اهل بیت است. ای کاش نژاد تربیتی حوزه از روز اول با محوریت قرآن بود و به جای ضرب زیدٌ عمراً، به ما یاد می دادند: ضرب اللَّه مثلًا و ای کاش در درس اخلاق، آیات اخلاقی قرآن محور بود و ای کاش بخشی از شهریه ها بر اساس محوریت قرآن بود. خدا را شکر که نام تفسیر از درس جنبی بودن خارج شد. ای کاش خطبا با محوریت قرآن حرف می زدند و ای کاش قرآن را نور فکر و عمل و سیره خود قرار می دادیم.