- اشاره 1
- آخرِ مهربانی 1
- غیرمستقیم 3
- شادی در خانه 7
- تکمیل ایمان 9
- محاسبۀ روزانه 11
- اسیر که نیاورده ام 13
- توقدم های مرا محکم می کنی 15
- اولین هدیۀ چمران 17
- در برابرم به قامت می ایستاد 19
- در بدترین روزها با هم خوش بودیم 21
- هرطور خودت دوست داری! 23
- فقط غذا! 25
- وسایل مان را کادو می بردیم! 27
- زندگی در یک اطاق کوچک 29
- وسایل زندگی شهید 31
- گامِ اولِ دنیا 33
- تعمیر دستۀ عینک 37
- این نامۀ اعمال من است! 41
- اختلاف دو خانواده را حل کرد 43
- از جنس خاک 45
- حساب سختِ نفس 47
تصویر
از جنس خاک
تازه وارد لشکر شده بودم. گذرم افتاد به آشپزخانه. دیدم یک نفر وردست آشپز، قابلمه جابه جا می کرد. فردایش جلوی درِ ستاد، همان شخص را دیدم که جارو می زد. شب جمع شدیم حسینیۀ اردوگاه. رئیس ستاد لشکر می خواست سخنرانی کند. همان شخص آمد و رفت پشت تریبون! تا دقایقی جمعیت پرشور فریاد می زد: «فرماندۀ آزاده، آماده ایم، آماده»(1)
شهید حاج رضا شکری پور
1- . ققنوس و آتش، ص140.