- دورنمای مطالب 1
- پیشگفتار 2
- گفتار یکم: حذف و سانسور حقایق 4
- نمونه 1: تحریف در کتاب مروج الذهب 5
- نمونه 2: نشانه تحریف در نوشتار بلاذری 7
- [نمونه 3:] کتمانی در پی کتمان: سکوت در ماجرای سقط حضرت محسن علیه السلام 8
- [نمونه 4:] نشانههای شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام در منابع اهل سنّت 9
- [نمونه 5:] حکایتی دیگر از کتمان: پیشینه ماجرای «احراق» نزد اهل تسنّن 10
- گفتار دوم: تحریف و جابجایی حقایق 11
- نمونه 1: تحریف در کتاب المعارف 12
- نمونه 2: تحریف در کتاب صحیح بخاری 13
- گفتار سوم: توجیه با هدف کتمان حقایق 15
- نمونه 1: تلاش ابن ابی الحدید برای تبرئه خلفا 16
- پینوشت 17
با کمال تعجب مشاهده مینماییم:
ابو [یحیی] جعفر النقیب از ترویج دیدگاه خود درباره قاتل حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام اجتناب میورزد و به شاگرد خویش اجازه نقل آن را نمیدهد! جالبتر آنکه: ابن کثیر (متوفّای 774) از علمای متعصب سنّی، از قول صحابه (18) درباره زینب مینویسد:
ماتَت شَهِیده. (19)
آری، صحابه، درگذشت زینب پس از گذشت شش سال از حادثه سقط فرزندش را «شهادت» میدانند؛ ولی علیرغم تشابهی که میان دلایل درگذشت زینب و حضرت زهرا علیهاالسلام وجود دارد، این روزها از مرگ طبیعی صدیقه طاهره علیهاالسلام سخن به میان میآید! چنانچه اظهار شده:
حضرت فاطمه زهرا رضی الله عنها با آن که درجه و رتبه اش از همه زنان عالم و شهدا برتر است، ولی رحلتش به صورت طبیعی بوده! (20)
آنچه امروز مطرح میشود و یا نوشته میشود مورد قبول ما نیست و طبق عقیده ما حضرت فاطمه (رضی الله عنها) در بستر خویش وفات نموده و کسی ایشان را به شهادت نرسانده است! (21)
به راستی، اگر میتوان به واسطه بیماری زینب، مرگ او را به هجرتش در شش سالِ قبل وصل کرد و درگذشت او را «شهادت» دانست؛ بی شک، در منطق صحابه، میتوان از درگذشت حضرت زهرا علیهاالسلام نیز - که به واکنش خداپسندانه اش بر حاکمانِ وقت اتّصالی کامل داشت - با عنوانِ «شهادت» یاد کرد. (22)
[نمونه 5:] حکایتی دیگر از کتمان: پیشینه ماجرای «احراق» نزد اهل تسنّن
مدارک امروزین اهل تسنّن، به وقوع «احراق» و آتش افروزی در ماجرای «هجوم اصلی» به خانه صدیقه طاهره علیهاالسلام اشارهای نمیکند. در این منابع تنها «تهدیدهای جدی عمر بن خطّاب برای به آتش کشیدن خانه و جمع آوری هیزم جهت اجرای این تهدید» ثبت شده است. (23) در مواردی حتّی تلاش شده است بر ماجرای «تهدیدهای خشونت بار عمر بن خطّاب به آتش افروزی» نیز سرپوش گذاشته شود!؟ برای مثال:
در برخی مدارک «تهدید به احراق» ، یعنی واژه «لَاُحرِقَنَّ: حتماً میسوزانم» به «لَاَفْعلَنَّ: حتماً انجام میدهم» تبدیل شده و تحریف گردیده است. (24) به این ترتیب، سخن «عمر بن خطّاب» که اهل خانه را به آتش افروزی تهدید میکرد، به جملاتی مانند «آن کار را انجام میدهم» تغییر یافته است!؟