- دورنمای مطالب 1
- پیشگفتار 2
- گفتار یکم: حذف و سانسور حقایق 4
- نمونه 1: تحریف در کتاب مروج الذهب 5
- نمونه 2: نشانه تحریف در نوشتار بلاذری 7
- [نمونه 3:] کتمانی در پی کتمان: سکوت در ماجرای سقط حضرت محسن علیه السلام 8
- [نمونه 4:] نشانههای شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام در منابع اهل سنّت 9
- [نمونه 5:] حکایتی دیگر از کتمان: پیشینه ماجرای «احراق» نزد اهل تسنّن 10
- گفتار دوم: تحریف و جابجایی حقایق 11
- نمونه 1: تحریف در کتاب المعارف 12
- نمونه 2: تحریف در کتاب صحیح بخاری 13
- گفتار سوم: توجیه با هدف کتمان حقایق 15
- نمونه 1: تلاش ابن ابی الحدید برای تبرئه خلفا 16
- پینوشت 17
قالَ عمرُ … تَوفَّی اللهُ نَبِیه صلَّی اللهُ علَیه و سلَّم، فَقالَ أبوبکْرٍ: أنا ولی رسولِ اللهِ صلَّی اللهُ علَیه و سلَّم فَقَبضَها أبوبکْرٍ فَعملَ فیها بِما عملَ بِه فیها رسولُ اللهِ صلَّی اللهُ علَیه و سلَّم و أنْتُما حینَئذ و أقْبلَ علی علی و عباسٍ تَزْعمانِ أنَّ أبابکْرٍ کَذا و کَذا. (40)
عمر گفت: … خداوند جان نبی خود را گرفت، پس ابوبکر گفت: من جانشین رسول خدا هستم، پس آن اموال را در اختیار گرفت و همانند رسول خدا درباره آنها رفتار کرد (عمر [در این هنگام ] رو به [امیرمؤمنان] علی [ علیه السلام ] و عباس کرد [و گفت: ] ) و در آن هنگام، شما دو نفر گمان میکردید که ابوبکر چنین و چنان است.
«بخاری» در چهار قسمت از کتاب خویش به ماجرای فوق اشاره میکند و در هیچ یک، جمله ای را که بازگو کننده نظر امیرمؤمنان علی علیه السلام درباره خلیفه اول و دوم است حکایت نمیکند.
سه قسمت دیگر از کتاب «صحیح بخاری» که به این ماجرا اشاره نموده عبارتند از:
کتاب «فَرْض الْخُمس» باب اول، حدیث 3094 و فی طبعۀ: رقم 2863،
کتاب «الفَرائض» باب، «قَولُ النَبِی: لانُورث» حدیث 6728 و فی طبعۀ: رقم 6231،
کتاب «الإعتصام بالْکتابِ و السنَّه» باب، «ما یکْرَه منْ التَعمقِ و التَنازع» حدیث 7305 و فی طبعۀ: رقم 6761،
گفتار سوم: توجیه با هدف کتمان حقایق
اشاره
برخی حقایق که قابل انکار و کتمان نیستند، دستخوش چنان توجیهها و تفسیرهایی میشوند که روح هر انسان آزادهای را جریحه دار میسازد. توجیه گرانی که به جای نقد ظلم حاکمان ظالم، بر اعمال زشت آنان سرپوش مینهند و سعی در درست جلوه دادن اعمال ناپسند ستمگران مینمایند؛ همچون کسانیند که قرآن کریم خطاب به آنها میفرماید: