امام بخاری و جایگاه صحیحش صفحه 149

گفت: او را بیاورید وبرپا دارید تا علی را لعن کند. صعصعه گفت: خدا لعنت کند کسی را که خدا و علی ابن ابی طالب را لعن می کند. این خبر را به مغیره دادند او گفت: به خدا سوگند او را وادار کنید، (باید او علی را سب کند.) صعصعه خارج شد و گفت: همانا مغیره به جز لعن علی راضی نمی شود. پس او را (مغیره را) لعنت کنید. لعنت خدا نیز بر او باد. مغیره گفت: او را بیرون کنید. خدا جانش را خارج کند.

این خبر را جاحظ و ابن جوزی نقل کرده اند، ولی ابن جوزی اسم مغیره را حذف کرده است.

مغیره و زنا

عن عبد العزیز بن أبی بکره قال: کنا جلوسا وأبوبکره وأخوه نافع وشبل فجاء المغیره فسلم علی أبی بکره فقال: أیها الامیر! ما أخرجک من دار الاماره؟ قال: أتحدث إلیکم. قال: بل تبعث إلی من تشاء. ثم دخل فأتی باب أم جمیل العشیه فدخل. فقال أبوبکره: لیس علی هذا صبر. وقال لغلام: ارتق غرفتی فانظر من الکوه. فانطلق فنظر وجاء فقال: وجدتهما فی لحاف فقال للقوم: قوموا معی فقاموا فنظر أبوبکره فاسترجع ثم قال لاخیه: انظر فنظر فقال: رأیت الزنی محضا؟... وأتوا عمر فشهدوا حتی قدموا زیادا فقال: رأیتهما فی لحاف واحد وسمعت نفسا عالیا ولا أدری ما وراءه. فکبر عمر وضرب القوم إلا زیادا فقال أبوبکره: الیس قد جلدتمونی؟ قال: بلی قال: فانا اشهد بالله لقد فعل فأراد عمر أن یجلده ایضا فقال علیٌ: إن جعلتها شهاده فارجم صاحبک؛(1) مغیره که از جانب عمر بن خطاب امیر بصره بود با ام جمیل زنا کرد و سه نفر از شهود به آن شهادت دادند و نفر چهارم که زیاد بود، گفت: من آن دو را در یک لحاف دیدم و