امام بخاری و جایگاه صحیحش صفحه 225

صفحه 225

باز همو می گوید: برای زهری کتابی آورده می شد که نه آن را می خواند و نه برای او خوانده می شد و گفته می شد: این را از تو روایت کنم؟ می گفت: آری، روایت کن. (1)

اوزاعی می گوید: زهری صحیفه ای به من داد و گفت: این را از من روایت کن.(2)

سفیان ثوری نیز می گوید: به نزد زهری رفتم و او با اخلاق سوء با من برخورد نمود. پس به او گفتم: آیا دوست داری که تو نیز به نزد مشایخ بروی و با تو همین-گونه رفتار کنند! به من گفت: همین جا بمان. پس رفت و کتابی را برای من خارج کرد و گفت: این را بگیر و از من روایت کن. سفیان می گوید: یک حرف هم از آن روایت نکردم. (3) با این بیان اگر به احادیث زهری توجه شود، خیلی از آن منفردات اوست و با مسلمات فراوان مخالف است.

معمر می گوید: گمان می کردیم ما فراوان از علم زهری نوشتیم، تا این که ولید کشته شد و ناگهان کاغذ و دفاتر از خزانه ولید حمل کرده بردند و گفتند: (آن ها همه) علم زهری است. (4)

با در نظر گرفتن مجموع این اخبار روشن می شود که اولا: زهری با اجبار این ظالمان، حدیث نوشته است. ثانیاً: او کتابی در حدیث نداشته است. ثالثاً: تنها برای فرزندان این حاکمان ظالم چیز هایی نوشته است. رابعاً: چیزی را که نمی دانسته در آن چه است، می گفته است: آن را از من روایت کنید. پس او نسبت به حدیث متساهل وبی رغبت بوده و اهمیتی برای آن قائل نبوده است.


1- تاریخ یحیی بن معین، ج 2، ص 356، رقم 5310.
2- جامع بیان العلم ابن عبدالبر، ج 3، ص 464، ح 1375.
3- تاریخ ابن عساکر، ج 55، ص 365؛ سیر اعلام النبلاء ذهبی، ج 5، ص 338.
4- طبقات الکبری ابن سعد، ج 2، ص 389؛ تاریخ ابن عساکر، ج 55، ص 334، وج 59، 400؛ سیر اعلام النبلاء، ج 5، ص 334.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه