ثمینه باغچه بان: خادم فرهنگ و جامعه صفحه 4

صفحه 4

یادداشت خانم ثمینه باغچه بان

یادداشت خانم ثمینه باغچه بان(1)

آقای محمد نوری گرامی و پسرم رضا،

نمی دانم به چه زبانی از مهر و محبت شما سپاسگزاری بکنم؛امیدوارم که سزاوار درصدی از بزرگداشت شما باشم. زمانیکه به گذشته ام می نگرم، دلم پر از شادی می شود، چه سعادتی بود همدوش پدرم کنار فرزندان ناشنوایم بودن.

هر روز زندگی ام در دبستان کَر و لالها و آموزشگاه باغچه بان سراپا شادی بود.

اگر دوباره به دنیا بیایم باز همین راه را در پیش خواهم گرفت و خداوند را سپاسگزارم که مرا به این راه رهنمون شد.

آقای محمد نوری عزیز و رضا جانم

ای کاشکی به دنیا تا چشم کار می کرد دل بود و آدم آن را قربان یار می کرد.

چقدر آرزومندم که بار دیگر بتوانم به کشورم که از آن دور مانده ام باز گردم و شما عزیزان و دیگر فرزندان عزیزم را ببینم.

بود آیا که در میکده ها بگشایند گره از کار فرو بسته ی ما بگشایند

از قدیم گفته اند که آرزو بر جوانان عیب نیست، من هم به لطف شما همیشه جوانم! از دور شما فرزندان عزیزم را می بوسم.

خدا نگهدارتان باد

ثمینه باغچه بان

10 اسفند ماه 1396


1- . بهمن ماه 96 کتابی که درباره خانم ثمینه باغچه بان تألیف کرده بودیم برای ایشان ایمیل کردیم. خانم ثمینه دختر مرحوم جبار باغچه بان، پس از بررسی کتاب این یادداشت را ارسال فرمودند.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه