فرهیخته و فعال مدنی خانم اقدس کاظمی: زندگی نامه و کارنامه ی ویژه فعالیت های معلولیتی صفحه 220

صفحه 220

گزیده اشعار

اشاره

خانم کاظمی قریحه و استعداد شعری مطلوبی دارد و دارای شعرهای بسیار است. فقط چند نمونه از اشعارش را اینجا می آوریم برای اینکه خوانندگان با سبک او آشنایی پیدا کنند.

متأسفانه اشعار ایشان توسط ادیبان و نخبگان تجزیه و تجلیل و بررسی و نقادی نشده است. لازم است جلساتی به منظور بررسی اشعار ایشان برپا گردد و بتوانیم اشعارش را به نسل جوان معرفی کنیم.

به یاد دوست شاعر و گرامی شادروان احمد پوستچی

به یاد دوست شاعر و گرامی شادروان احمد پوستچی(1)

اقدس کاظمی (مژگان)

یادی از دوست می کنم اینجا

ظاهرش بود فرد نابینا

رادمردی که چشم بینا داشت

چشم بینا که بهتر از ما داشت

نزد آن مردمان ظاهربین

شده بود ای دریغ گوشه نشین

مرد روشندلی که والا بود

چون به دنیا همیشه تنها بود

هوش سرشار او سبب گردید

که نماید ز علم راه جدید

تا که در راه علم پای نهاد

گشت از راه علم هم استاد

طلب علم را ز دین بنمود

جانب حوزه نیز راه گشود

رفت او در لباس روحانی

نَفْس خود را نمود قربانی

بود او مرد پاک و با تقوا

دور بود از دروغ و مکر و ریا

من ندانم چه زان لباس بدید

که عطایش بدان لقا بخشید

زهد و یکتاپرستی ایشان

گشت ثابت به جمله ی یاران

آن گروهی که همدلش بودند

همه دم شمع محفلش بودند

گرچه او بود اهل مهر و وداد

هر کسی را به خانه راه نداد

عاشق خانواده ی خود بود

راه عشق و وفا همی پیمود

گرچه با غم همیشه او سر کرد

شش گوهر به دامنش پرورد

سه امیرند، هر سه تن والا

چون حسین و علی، امیر رضا

دختران هم چو گوهری یکتا

همچو (ریحانه)، (رایحه)، (رؤیا)

پدری داشت همچو (اسماعیل)

کز پدر گشت گوهری تشکیل

مادری همچو فاطمه او داشت

نام احمد بر آن پسر بگذاشت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه