فقیه و مدرس نابینا : آیت اللّه سیدمحمدرضا امام جزایری صفحه 14

صفحه 14

مردم او را «امام» خطاب می کردند، لقب امام را برای خود و فرزندانش برگزید. نمی دانیم از چه سالی و چگونه این کلمه در شناسنامه ایشان یا پدر یا جدّ ایشان ثبت و درج شده است. البته در مصاحبه با آیت اللّه سید محمدرضا و نیز در مصاحبه با دو پسر او، همه آنان گفتند پدر ایشان به نام سید محمدعلی و جدش سید احمد ملقب به امام بوده اند.(1)

از تولد تا کنون

سید محمدرضا در چهارم جمادی الاولی 1367/ 28 اسفند 1326 در نجف اشرف متولد شد. از کودکی نزد پدر یا معلمان در خانه به فراگرفتن قرآن و برخی موضوعات دینی پرداخت. وقتی به سن مدرسه رفتن رسید مثل دیگر کودکان به کلاس اوّل رفت. تا کلاس ششم ابتدایی را گذراند و چشمانش مشکلی نداشت. اما دوازده ساله بود که بر اثر انفصال شبکیه، به تدریج نابینا شد و تا هجده سالگی طول کشید کاملاً نابینا شود. معالجات ثمری نداشت. هم اکنون با رسیدگی زودهنگام، قابل درمان است. اما در آن زمان چون دانش پزشکی پیشرفت نداشت و هنوز راهکاری برای درمان این نوع بیماری ها کشف نشده بود، از این رو شبکیه چشمش را از دست داد و نابینا گردید.

وقتی سیزده ساله بود پدر سید محمدرضا و نیز خودش به دلیل علاقه به دروس حوزوی تصمیم می گیرند به حوزه علمیه رفته و دروس دینی را شروع کند. از این رو در سال 1338 در مدرسه کبرای آخوند در بازار حویش در نجف اشرف شروع به تحصیل می کند. دوازده سال دروس ادبیات عرب، منطق، فقه، اصول فقه و کلام را نزد استادان با حوصله و مبرز فراگرفت. علاوه بر رفتن به کلاس و فراگیری دروس، خودش هم روزانه چند درس می گفت و تدریس های خصوصی و عمومی داشت.

تا این که در سال 1350ش در جریان تسفیر(2) (مهاجرت اجباری) همراه


1- . مصاحبه با سید محمدرضا و مصاحبه با پسران در فصل دوم این کتاب آمده است.
2- . تسفیر یعنی اخراج اجباری ایرانیان مقیم و ساکن شهرهای مذهبی عراق توسط دولت عراق.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه