کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد صفحه 477

صفحه 477

و لا یشترط فی الحسن اختیار المتألّم بالفعل.

آنجا که رنج و آزار رسانیدن دارای منفعت بسیار باشد برای مکلف شرط است که مکلف نیز بدان راضی باشد و خود اختیار آن نفع کند و تن باین ضرر دهد و پیشتر گفتیم آزار قبیح است مگر در چند جای که شمردیم اکنون مؤلف فرماید رضای بالفعل لازم نیست بلکه هرگاه خدا بداند پس از عرضه این مصیبت و بیان فوائد عظیمه آن مکلف راضی خواهد بود همین کافی است.

عوض و احکام آن

و العوض نفع مستحقّ خال عن تعظیم و إجلال.

مسأله چهاردهم-باید دانست پاداشی که خداوند به بندگان در مقابل تحمل مشقات مرحمت میفرماید از سه قسم خارج نیست. یکی آنکه بنده استحقاق ندارد و اگر آن پاداش را ندهد خلاف عدل نیست مانند ثواب حج نیابی و عبادات استیجاری که میت از آن هیچ استحقاق ندارد و ثواب عمل خاص نائب و اجیر است که عبادت کرده اند اما خدای تعالی. بدان میت هم بهره میدهد آن را تفضل گویند. دویم آنکه بنده استحقاق دارد برای تحمل مشقت که از جانب خدا باو رسیده است مانند درد و بیماری و فقر و آفات زمینی و آسمانی از قبیل زلزله و سیل و طوفان و خسف اما عبادت بقصد قربت نکرده است. آنچه برای این مشقات به بنده دهند عوض نام دارد و مسلمان و کافر و طفل و مجنون و عاقل و مکلف یکسان است. سیم ثواب و آن در راه مشقاتی است که در راه اطاعت فرمان خدا بقصد قربت از انسان صادر شود و این پاداش متضمن اجلال و تعظیم است چون در مقابل خدمت است و در تعریف عوض فرمود نفعی است که از روی استحقاق دهند اما مقارن تعظیم و اجلال نباشد پس در عوض دو قید است یکی استحقاق و اگر استحقاق نباشد تفضل نام دارد و دیگر با تعظیم و اجلال نباشد که اگر باشد ثواب نام دارد.

اما مناط استحقاق مشقتی است که از جهت خداوند رسد پس اگر کسی پیاده به حج رود و حج نگذارده بمیرد یا مانع او شوند رنج برده و مشقتی کشیده است و سبب مشقت او امر خدا بوده پس مستحق پاداش است با تعظیم و اجلال چون خدمت کرده است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه