- مقدمه 1
- اشاره 5
- حضرت شعیب 7
- اشاره 7
- حضرت اسحاق 16
- حضرت ایوب 24
- حضرت یعقوب 38
- اشاره 40
- عبداللّه بن ام مکتوم 40
- اسماء 41
- عبداللّه بن عفیف ازدی 42
- ابن صهبان، ابوعمر حفص بن عمر (150-246ق) 43
- ابوالجارود، عبدی همدانی خراسانی، زیاد بن ابی زیاد منذر (150ق) 43
- ابن ابی الیمان (200-284ق) 44
- محمد بن سعدان (161-231ق) 44
- ابن میمون، عماره بن حمزه (199- ؟ق) 44
- ابن مقله بیضاوی، ابو علی محمد (272-328ق) 45
- ابن مرزبان، ابومنصور (متولد 300ق) 45
- ابن سلامه، ابوالقاسم هبه اللّه (متولد 410ق) 46
- آل بویه، معزالدوله ابوالحسن (303-356ق) 46
- ابن حناط (درگذشت 437ق) 47
- ابن فضلان، جمال الدین (517-595ق) 47
- تیمور لنگ (736-807ق) 48
- ابن بذوخ/ بدوح (قرن 6ق) 48
- محمد بن عمر صالحی مشهور به ابن سلطان (870-950ق) 49
- وجیه الدین ابوضیاء عبدالرحمان مشهور به ابن زیاد (900-975ق) 49
- داود انطاکی 50
- سید نعمت اللّه 51
- اشاره 51
- محمد خزائلی 52
- منیره عیسی بن هندی 59
- آلوسی، عبدالحمید (درگذشت 1324ق) 59
- محمدابراهیم (1311-1389ق) 60
- پایان و نتیجه 60
- اشاره 61
- بهزاد اشتری 63
- لیلا بهرامی مکری 70
- غلامرضا تجدد محمد علیخانی 75
- حمیدرضا جعفریان 76
- حسن حسینلو 78
- روح اللّه ذوقی احسان 85
- طاهره رضاپور کویشاهی 89
- محسن شریفی فهلیانی 96
- عباس شیری 97
- حیدر صدقعلی 101
- محمد طهماسبی 102
- مرادحسین طهماسبی الفت آبادی 103
- علی اصغر عین القضات 104
- علی کیانی 108
- اشاره 115
- طرح مجدد در مجلس نهم 118
- دیدگاه رئیس فراکسیون حمایت از حقوق معلولان مجلس 120
- دیدگاه کمیسیون بهداشت مجلس 121
- طرح قانونی شرکت نابینایان در انتخابات مجلس شورای اسلامی 121
- دیدگاه تشکل های ویژه معلولیت 123
- رأی گیری مجدد 125
- انتقاد علی صابری از مصوبه جدید 127
- نقض حقوق اساسی نابینایان 129
- دفاع از حقوق نابینایان 131
- مگر نمایندگان مجلس با چشم تصمیم گیری می کنند؟! 132
- نقض حقوق شهروندی با حذف نابینایان از انتخابات مجلس 132
- تلاش مجدد برای طرح کاندیداتوری نابینایان در مجلس 133
- اشاره 135
- مشارکت اجتماعی و سیاسی معلولان 154
- مشارکت فرهنگی و علمی معلولان 162
- اشاره 169
- بازتاب انتخابات شوراها در روزنامه ها 175
- حضور کاندیدای جامعه معلولان در شورای شهر نوید بخش شهری پویا 180
- کاندیداتوری معلولان در انتخابات شوراها مصداق بارز موفقیت توانمندسازی 186
- انتظار جامعه معلولان از 174 معلول منتخب شورای شهر و روستا 187
مقدمه
معلولان اعمّ از نابینایان، ناشنوایان، فاقدان حس حرکتی و افراد دارای ضایعات نخاعی و خلاصه همه اقشار دارای نوعی معلولیت در یکصد سال اخیر در ایران، مسیر پر سنگلاخ و پر حادثه و کاملاً صعب العبور را طی کرده اند. در دوره قاجاریه و پیش از آن معلولان سواد خواندن و نوشتن نداشتند و از کوچک ترین حقوق و امتیازات اجتماعی بهره مند نبودند. فاقد مدرسه و نظام آموزش و پرورش؛ نظام حقوقی مصوب ویژه خودشان بوده و بدون در نظر گرفتن حقوق انسانی حتی از سوی نخبگان جامعه، در وضعیت نامناسبی زندگی می کردند. با اینکه متون دینی و آموزه های اسلامی در قرآن و احادیث، حقوق آنان را به رسمیت شناخته و از مدیریت اجتماعی خواستار تأمین زیست و زندگی کاملاً مطلوب انسانی برای آنان شده است.
از وقتی معلولان به این واقعیت پی بردند که خودشان باید به رفع موانع و ساختن وضعیت مطلوب جامعه شان بپردازند و به آموزه های قرآنی «ان اللّه لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»(1) توجه پیدا کردند، با پشتکار و تلاش خودشان توانستند مراحل صعود مدنی را مرحله به مرحله، پشت سر گذارند. نخستین مرحله سواددار شدن و فراگیری خواندن و نوشتن بود. بدون گذر از این مرحله، ورودشان به دنیای مدرن ممکن نبود؛ وقتی وارد مدنیت و حقوق گرایی می شدند که بتوانند سخنان دیگران را متوجه شوند و بتوانند با یکدیگر تفهیم و تفاهم برقرار نمایند و جامعه مدنی هر چند کوچک تشکیل دهند. عنصر اولیه چنین جامعه ای سواد خواندن و نوشتن است. افرادی مانند مرحوم باغچه بان و مرحوم رشدیه تلاش بی دریغ در سواددار کردن معلولان به خرج دادند.
پس از گذشتن از مرحله فراگیری خواندن و نوشتن، وارد تحصیلات متوسطه و همزمان وارد نهادهای مدنی اولیه مثل اشتغال و ورود در کسب و کار شدند. پس از چند سال تثبیت در مرحله میانی و ثبات در شغل و درآمدیابی و انتقال از طبقه ضعفاء به طبقه متوسط جامعه، راه ورودشان به تحصیلات عالی و حرکت به طرف نهادهای عالی اجتماعی مثل دانشگاه ها، پژوهشگاه ها، تعاونی ها، تشکل های مدنی و مراکز شغل و اشتغال هموار گردید.
چند دهه از ورودشان به این مرحله گذشت؛ تا اینکه تجربه جدید در جامعه هدف مطرح شد و آن ضرورت ورود معلولان به سطح مرجع جامعه است. معلولانی که مشاغلی مثل وکالت، استادی دانشگاه و مدیریت نهادهای مدنی را تجربه کرده بودند، خود را بر حق می دانستند که جزء اقشار
1- . سوره رعد، آیه 11.