معلولان و انتخابات صفحه 52

صفحه 52

محمد خزائلی

دکتر محمد خزائلی دانشمند و محقق نابینای معاصر، فرزند محمدرضا به سال 1292 در کرهرود اراک متولد شد. در هجده ماهگی بر اثر ابتلا به بیماری آبله بینایی خود را از دست داد. در آن زمان آموزش و پرورش در سراسر کشور مدارس ملی امروزی را نداشت، مکتب خانه ها به تعلیم و تعلم کودکان همت گماشته بودند. در این بین آنهایی از نعمت سواد بهره مند می شدند که خانواده پولدار داشته باشند.

وضعیت نابینایان بدتر از دیگران بود، آنها از مدارس خاص خودشان محروم بودند، باید در مکتب خانه ها، همراه با دیگران درس یاد می گرفتند یعنی تنها به حافظه خودشان باید تکیه می کردند. به همین دلیل محمد رهسپار مکتب خانه های قدیم شد. وی در هفت سالگی به مکتب شیخ حسین مدنی رفت. مدتی برای فراگرفتن قرآن نزد شیخ می رفت. در دوازده سالگی قرآن را کاملاً حفظ بود، چنانچه آیه ای برایش تلاوت می شد، بلافاصله ادامه ی آن را قرائت می کرد. روزی به پدرش گفت: «آقای معلم قرآن را غلط می خواند!» شاید این اولین انتقاد او نسبت به محیط تعلیم و تربیت بود. پدرش متوجه شد که مکتب خانه جوابگوی خواسته ی پسرش نیست.

تحصیل در مدارس دولتی

در آن زمان اولین مدرسه اراک به نام «مدرسه صمصامیه» تأسیس شد. پدر محمد تصمیم گرفت فرزندش را به مدرسه جدید بفرستد، بنابراین محمد خزائلی که در شانزده سالگی بود وارد مدرسه جدید شد.

در مدت تحصیل درس ها را برایش می خواندند و او به لطف داشتن حافظه ای قوی آنها را یاد می گرفت. وی در دوران ابتدایی همیشه شاگرد ممتازی بود.

رفقای دوران تحصیل وی نقل می کنند: هنگامی که برای بازی و تفریح به بیرون شهر می رفتند، از آنان درخواست می کرد که نوشته های روی سنگ قبرها را به وی نشان دهند و او با لمس کردن آنها با اشکال مختلف حروف فارسی آشنایی پیدا کرد. در دوره ابتدایی همیشه شاگرد اول بود و با وجود عدم بینایی با اشکال زیادی مواجه نشد و به اخذ مدرک پایه ششم ابتدایی با معدل بیست موفق گردید.

تحصیلات متوسطه را در صمصامیه اراک ادامه داد ولی برای گذراندن پایه سوم متوسطه با مشکلات فراوانی مواجه شد. در این زمان بود که برای اولین بار فقدان بینایی خویش را بیشتر احساس کرد. امتحانات شفاهی دروس را با موفقیت گذرانید ولی نابینایی، مانع از امکان شرکت وی در امتحانات کتبی می شد. از این رو در آن سال موفق به دریافت مدرک سوم متوسطه نشد.

ایشان به مدت دو سال به مکاتبه با مرکز مشغول بود تا اینکه «آقای شکیبا» رئیس فرهنگ وقت اراک به تهران رفت و ترتیبی داد که محمد خزائلی بتواند با کمک منشی امتحانات کتبی را بگذراند. به این ترتیب معمایی بزرگ حل شد و از آن زمان، این شیوه امتحان برای همه نابینایان معمول گردید.

برای همه در آن زمان عجیب بود که فرد نابینایی بتواند تحصیل کند، ولی محمد خزائلی اهل مبارزه با مشکلات بود و آنی از تلاش غفلت نمی کرد تا اینکه بالاخره به تهران رفت و در امتحانات

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه