- پیشگفتار 1
- اشاره 8
- گفتار اول: انواع معلولیت ها 10
- گفتار دوم: قدرت 18
- گفتار اول: نماز و انواع مختلف آن 20
- گفتار دوم: مراتب نماز 20
- گفتار سوم: قدرت و حد عجز از آن 21
- گفتار چهارم: قواعد فقهی 23
- گفتار پنجم: پیشینه تحقیق 26
- اشاره 28
- اشاره 31
- گفتار اول: نظریه های شرطیت قدرت در تکلیف 32
- گفتار دوم: فروع 36
- گفتار اول: روایات 40
- اشاره 40
- نتیجه گیری 43
- گفتار دوم: قواعد فقهی 43
- اشاره 44
- اشاره 46
- گفتار اول: برخی مصادیق 46
- گفتار دوم: ادله اشتراط طهارت 46
- گفتار سوم: روایات تکلیف معلول 51
- گفتار چهارم: بیان مسائل 56
- گفتار اول: برخی مصادیق 72
- اشاره 72
- گفتار دوم: ادله اشتراط قیام و جلوس 72
- گفتار سوم: روایات تکلیف معلول 75
- گفتار چهارم: بیان مسائل 77
- اشاره 97
- گفتار اول: برخی مصادیق 97
- گفتار دوم: ادله وجوب و جزئیت قرائت 98
- گفتار سوم: روایات تکلیف معلول 101
- گفتار چهارم: بیان مسائل 102
- اشاره 112
- گفتار اول: برخی مصادیق 112
- گفتار دوم: ادله جزء بودن رکوع در نماز 113
- گفتار سوم: روایات تکلیف معلول 114
- گفتار چهارم: بیان مسائل 116
- اشاره 127
- گفتار اول: برخی مصادیق 127
- گفتار دوم: ادله وجوب و جزئیت سجده 128
- گفتار سوم: روایات تکلیف معلول 129
- گفتار چهارم: بیان مسائل 133
نماز هرچند در آخر وقت به اندازه ای زمان دارد که بدون مستحبات، فقط نماز واجب را با رعایت رکوع بخواند، وی می بایست نماز را به شکل اصلی بخواند، هرچند در آخر وقت باشد. بنابراین اگر بخواهد مستحبی را رعایت کند ولی رکوع نقض شود، نمازش باطل خواهد بود. چراکه با قدرت در رعایت رکوع در فاصله بین الحدین واجب موسع، وی مشمول دلیل معذورین نشده و تحت اطلاق روایات شکل اصلی رکوع باقی است. و سایر احکام مربوطه به مسأله دوم، مانند همان است که در فصل قیام گذشت.
مسأله سوم: انحناء ناقص
طبق عقیده مشهور، کسی که نمی تواند رکوع صحیح و ایستاده را هرچند با استفاده از عصا و تکیه گاه، انجام دهد، به هر میزان که می تواند، خم شده و ذکر رکوع را می گوید(1)
و بدین ترتیب رکوع را انجام می دهد. چراکه به قاعده میسور عمل شده(2) و خم شدن به همین میزان، نزدیک ترین حالت به رکوع واجب محسوب می شود.(3)
در مقابل آیت اللّه خویی آورده است انحناء و خم شدن در صورتی واجب است که به آن رکوع صدق کند، و در غیر این صورت، دلیلی بر وجوب آن نیست.(4) و بر فرض که بخواهیم به قاعده میسور عمل شود و بگوییم این حالت میسور است، باید گفت قاعده میسور دلیل حجیت ندارد یا لااقل با وجود روایات باب که وظیفه ناتوان از رکوع را بیان می کند، موردی ندارد؛(5)
بلکه طبق مدلول روایات باب مانند صحیحه حلبی،(6)
وظیفه شخص عاجز از رکوعِ سالم به ایماء و اشاره منتقل می شود. و دلیلی هم ندارد که این روایات را حمل بر جایی کنیم که قدرت بر انحناء وجود ندارد.(7) فلذا بنابراین روایات می توان گفت وظیفه معلول از رکوعِ سالم و انحنائی که به آن رکوع اطلاق شود، مستقیماً به رکوعِ ایمائی منتقل می شود. که راجع به آن، در مسائل بعد سخن گفته می شود. پس طبق این مبنا، بحث های مربوط به تقدم مطلق انحناء بر ایماء منتفی می شود.
1- . دزفولی، مرتضی بن محمد امین انصاری، کتاب الصلاه، ج1، ص244: «فإن قدر... علی شیء من الانحناء لهما (رکوع و سجده) تعین» یزدی، سید محمد کاظم طباطبایی، العروه الوثقی فیما تعم به البلوی، ج1، ص637: «و یجب الانحناء للرکوع و السجود بما أمکن»؛ حکیم، سید محسن طباطبایی، مستمسک العروه الوثقی، ج6، ص306؛
2- . عاملی، محمد بن علی موسوی، مدارک الأحکام فی شرح عبادات شرائع الإسلام، ج3، ص386: «لا ریب فی وجوب الإتیان بالممکن، لقوله علیه السلام: «لا یسقط المیسور بالمعسور». (به این قاعده در کلیات اشاره کردیم)
3- . نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج10، ص80: «و لأنه أقرب إلی الواجب».
4- . خویی، سید ابوالقاسم موسوی، موسوعه الإمام الخوئی، ج14، ص221: «إنّما یتّجه مع صدق الرکوع أو السجود علی الانحناء المزبور، و أمّا مع عدم الصدق فلم یعرف وجهه»؛
5- . خویی، سید ابوالقاسم موسوی، موسوعه الإمام الخوئی، ج14، ص234: «أنّ القاعده إنّما تجری مع عدم تعین الوظیفه من قبل الشارع».
6- . این روایت در فصل سجده خواهد آمد. حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، ج5، ص481، ابواب القیام، باب1: باب وجوبه فی الفریضه...، ح2.
7- . خویی، سید ابوالقاسم موسوی، موسوعه الإمام الخوئی، ج14، ص221: «ظاهر النصوص... انتقال العاجز عن الرکوع أو السجود إلی الإیماء، لخلوّها عن ذکر الانحناء و حملها علی صوره العجز عنه أیضاً کما تری، إذ لا موجب لارتکاب التقییدبعد کونها بأسرها مطلقه»؛