- اشاره 1
- قولش قول بود! 2
- در هوای بارانی 3
- مفقود الاثر 4
- راضی باش! 6
- داماد خدا 6
- ذبیح الله 7
- اختلاف 9
- چهاردهمی 10
- میثم 12
- استفاده از فرصت 15
- اجر تلاش 16
- مدل جبهه ای 17
- شدت خستگی 18
- بهانه گیری 19
- جراحی 20
- مطب دکتر 21
- پدر احساساتی 22
- ازدواج به خاطر خدا 26
- زندگی در جاهای مختلف 27
- کفش 29
- کربلا کجاست؟ 30
- مثل همه مردم 31
- آرزو 32
- صف 33
- راز سلامتی 35
- جبهه واجب تر است 36
- انگشتر عقیق 37
- نذر 40
هوای منطقه گرم بود و ترکش ها اذیتش می کردند.
آخرین بار که آمد خیلی اصرار کردم: «شما به منطقه نرو اذیت می شوی، بیا همین جا جراحی کن تا ترکش ها را دربیاورند.»
با شوخی جواب داد: «خود صدام یک باره عمل می کند، احتیاج به جراحی نیست.»
بار آخر ترکش بزرگی به سرش اصابت کرد و آسمانی شد. (1)
مطب دکتر
با آنکه منزل ما در شمال تهران بود، اما مطب خود را در جنوبی ترین نقطه تهران دایر کرده بود تا در هوای فقرا تنفس کند و همدم آنها باشد.
دکتر فیاض بخش متخصص جراحی بود اما از بیماران در حد پزشک های عمومی، حق
1- همسر شهد حسن انفرادی