پیک افتخار 17 - هم سرایان غزل عشق صفحه 40

صفحه 40

مراسم ازدواج ما در حضور آیت الله مدنی و تعدادی از برادران پاسدار برگزار شد. نمی دانم این چه رازی است که همه ی پاسداران این مراسم و داماد مجلس و آیت الله مدنی همه به فیض شهادت نایل شدند.(1)

نذر

هرگز فکر نمی کردم روزی این طور به خانه ی بخت بروم، اما این گونه رفتن خواسته ی هر دوی ما بود. نه آرایشگاهی، نه لباس خاصی، همین طور با یک چادر سفید و لباس معمولی. وارد اتاق می شود و سلام می کند. چند لحظه سکوت و بعد می گوید: چند بار به قرآن تفال زدم هر بار آیات آخر سوره فرقان آمد: «ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین...»


1- همسر شهید علی تجلایی
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه