- اشاره 1
- قولش قول بود! 2
- در هوای بارانی 3
- مفقود الاثر 4
- داماد خدا 6
- راضی باش! 6
- ذبیح الله 7
- اختلاف 9
- چهاردهمی 10
- میثم 12
- استفاده از فرصت 15
- اجر تلاش 16
- مدل جبهه ای 17
- شدت خستگی 18
- بهانه گیری 19
- جراحی 20
- مطب دکتر 21
- پدر احساساتی 22
- ازدواج به خاطر خدا 26
- زندگی در جاهای مختلف 27
- کفش 29
- کربلا کجاست؟ 30
- مثل همه مردم 31
- آرزو 32
- صف 33
- راز سلامتی 35
- جبهه واجب تر است 36
- انگشتر عقیق 37
- نذر 40
مرتبه دوازدهم
یک روز از رضا پرسیدم: «تا بحال چند بار مجروح شده ای؟»
گفت: «یازده بار! و اگر خدا بخواهد به نیت دوازده امام، در مرتبه دوازدهم شهید می شوم.»
همانطور که گفته بود؛ مدتی بعد در منطقه شرهانی به وسیله ترکش خمپاره راه جاودانگی را در پیش گرفت.(1)
اختلاف
سر مسئله ای به توافق نرسیدیم. بی فایده بود؛ بحث کردن هم فایده ای نداشت. هر کداممان روی حرف خودمان پافشاری می کردیم تااینکه اسماعیل عصبانی شد. اخم توی
1- همسر شهید رضا چراغی – فرمانده لشکر محمد رسول الله