نقاش پاوه صفحه 4

صفحه 4

هدیه ای برای فرماندار

یاور پاس داد و او روی لبهی تور آبشار زد. تیم مقابل بهترین تیم دبیرستان پسرانهی اقبال پاوه بود. او را انداخته بودند با ضعیفترین تیم مدرسه که بهش بخندند. وقتی گفته بود میخواهد برود دبیرستان والیبال بازی کند، هر کدام از دوستانش چیزی گفته بودند.

- تو مگر فوتبالیست نبودی؟

او خندیده بود، به اینکه همه فکر میکردند او فقط خوب شوت میزند، اما او آبشار هم خوب میزد. او مجبور بود بیشتر توضیح بدهد.

- من هم دانشسرای عالی ورزش درس میخوانم، هم معلم ورزشم. والیبالم دست کمی از فوتبالم ندارد.

وقتی دیپلم گرفت، هم رشتهی مهندسی قبول شد هم رشتهی تربیتبدنی.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه