مهاجر : شهید محمد حسن ابراهیمی به روایت همسر صفحه 13

صفحه 13

درست کنند. رفت شرایط را بسنجد و گزارش بدهد. مدتی بود در مورد کشورهای آمریکای لاتین و دریای کارائیب تحقیق می کرد. سازمان جزوه اش را پسندیده بود. به عنوان بازاریاب یک شرکت تجاری رفت گویان. بدون لباس روحانی، تا ببیند شرایط این کشور به درد تبلیغ می خورد یا نه. مدرسه های مخصوص مسلمان ها داشتند، اما مدیرانش غیر ایرانی و عرب بودند. قرار شد از مدارس آن ها که همگی اهل سنت بودند، گزارش تهیه کند.

سفرش سه ماه طول کشید. زبان انگلیسی را خیلی خوب بلد بود. کلاس و این چیزها نرفته بود، 14 سال خودش تمرین کرده بود و یاد گرفته بود. استعدادش توی یادگیری زبان عالی بود. با خارجی های انگلیسی زبانی که برای تحصیل در حوزه علمیه به قم آمده بودند رفت و آمد می کرد تا خوب مسلط بشود.

سربازی

زمان جنگ سربازی اش افتاده بود عسلویه و جزیره خارک. توی خارک مترجم مهندس های خارجی بود که برای استخراج نفت آمده بودند. نمی گذاشتند برود جبهه. می گفتند به مترجم خوب خیلی احتیاج دارند.

خودش می گفت روحانی باید به همه زبان ها مسلط باشد، چون کارش تبلیغ اسلام بین مردم است. برای ارتباط با مردم هم باید به زبان خودشان حرف زد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه