صدام و رویای رهبری جهان عرب صفحه 120

صفحه 120

اینگونه ابراز می کند، «من همیشه خواسته ام که کاری متفاوت از دیگران انجام دهم و می خواهم همۀ مردم مرا بشناسند و از من به عنوان یک مرد یاد کنند؛ مردی که مرد مردان است و همانندی مثل او نیست! »(سیفی،1388) بدین ترتیب در میان زمامداران عرب طی دهه های اخیر، حتی آنهایی که داعیۀ رهبری جهان عرب را داشتند، تنها کسی که جرأت کرد خود را «مرد مردان» نام نهد، صدام بود. این روحیه چنان در وجود صدام ریشه دوانیده بود که پیش از هر انتخاباتی در عراق (هرچند صوری و فرمایشی برگزار می شد) اعلام کرده بود، باید 100 درصد مردم به او رأی بدهند و شخص دیگری در رقابت با او شرکت نکند.(سیفی،1388) از القاب صدام نیز می توان پی به خود بزرگ پنداری او برد؛ از جملۀ این القاب «مهیب الرکن»(1)صدام حسین، رئیس جمهور فرماندۀ کل قوا، دبیر کل حزب بعث، پدر ملت عرب، قهرمان قادسیه، فرزند صلاح الدین، وارث بخت النصر، دنباله رو حمورابی، شهسوار عرب و غیره.(غفاریان،1384،113)

5. روحیۀ انتقام جویی

صدام بسیار انتقام جو بود و این ویژگی اخلاقی او، ریشه در حقارت های دوران کودکی وی داشت. صدام علی رغم تحصیلات دانشگاهی معتقد به «شستن خون با خون» بود. وی با تمسک به این اصل، در سراسر زندگی خود یک لحظه از انتقام جویی دست برنداشت. از این رو در جلسۀ سوگند ریاست جمهوری خود در سال(2001) در پاسخ به تهدید امریکا مبنی بر خلع سلاح عراق با حملۀ نظامی، این تفکر را که از سال های کودکی تا به آن روز باور داشت، اینگونه به زبان آورد «انتخاب راه خونریزی شمارا وادار می کند خون بیشتری بریزید و کسی که تلاش می کند خون دیگران را بریزد، باید انتظار این را داشته باشد که کس دیگری نیز خون او را بریزد!»(محسنی فرد،1376) او در نوجوانی برای اولین بار به دستور دایی خود «خیرالله طلفاح» دست خود را به خون دایی دیگرش «سعدون تکریتی» آلوده


1- 1. صدام وقتی رئیس جمهور شد یک درجه نظامی بالاتر از ارتشبد برای خود ایجاد کرد و آن را « المهیب الرکن» نامید؛ عنوانی لبریز از هیبت و ترس.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه