صدام و رویای رهبری جهان عرب صفحه 149

صفحه 149

اصل، حزب بعث با بی پروایی اعلام می دارد که چون اقلیتی از کسانی که زبان آنان عربی است در کشورهای ایران و ترکیه سکونت دارند، اعراب باید ناحیه های مورد سکونت آنان را از آن دو کشور جدا کنند و به «میهن عربی» ملحق نمایند. اصل 7 اساسنامه، از کوه های پشتکوه تا خلیج فارس را که حزب بعث آن را در 1947 «خلیج بصره» اعلام داشت و نام تاریخی «خلیج فارس» را که نشانی از ایران در آن بود تجاوزکارانه تغییر داد، متعلق به «میهن عربی» می شمارد. به عقیدۀ آن حزب چون ایرانیان عرب زبانی که سده ها در منطقۀ خوزستان سکونت اختیار نموده اند و با مردم سایر منطقه های ایران در طول نسل های زیاد بزرگ شده اند و دارای تاریخ مشترک و علاقه های مشترک می باشند در آن منطقه زندگی می کنند، باید خوزستان از ایران جدا شود و به «میهن عربی» منضم گردد. اندکی دقت در چند اصل بالا خصلت تجاوزکارانۀ حزب بعث را نه تنها در مورد ایران، بلکه در مورد کشورهای عربی نیز آشکار می دارد.(پارسا دوست،1385،198و197) در همین راستا میشل عفلق اظهار می کرد: «هر جا ملت عرب به کشورهای مختلف تقسیم شده یا سرزمینی را از دست داده باشد و یا یک کشور مصنوع به وجود آمده باشد، مبارزه تا اتحاد این بخشهای تجزیه شده و تا هنگام وحدت و تأسیس یک امپراتوری عرب مقتدر ادامه خواهد یافت. هدف نهایی این است که این سرزمین ها متحد گردند و در زیر یک پرچم مشترک فعالیت کنند.»(رجایی،1381،49)

زبان عربی

زبان به عنوان یکی از عوامل وحدت بخش درجهان عرب همواره نقش آفرین بوده است. در این خصوص عفلق اعتقاد دارد همۀ کشورهایی که ساکنان آن به عربی سخن می گویند، کشورهایی عربی هستند، هر قدر هم که تعداد دولت های دخیل بسیار باشد یا پرچم های گوناگونی بر فراز ساختمان های حکومتی یا مرزهای پیچیده ای که موجودیت های سیاسی گوناگون را از هم جدا می کند، برافراشته

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه