صدام و رویای رهبری جهان عرب صفحه 175

صفحه 175

(رمضان،1381،6) زیرا که مادرش موفق به سقط او نشد.(یحیی و وندل،1383،103) هنگامی که کار به افتضاح می کشد و موضوع آشکار می شود، پدر صَبحه به فکر چاره می افتد و او را به عقد ازدواج یک مرد عقب ماندۀ ذهنی به نام حسین در می آورد و بعد از مدتی، این مرد را می کشد تا سخنی نگوید و خانواده رسوا نشود. میخائیل رمضان(1) معتقد است این قصه واقعیت دارد زیرا ساجده (همسر صدام) هنگامی که صدام با یک خانم چشم پزشک زیبا به نام «سمیره الشابندر» ازدواج کرد، به موضوع تولد صدام اشاره کرد. بدین ترتیب صدام بی پدر است و به همین خاطر، مخالفان عراقی، او را صدام تکریتی می نامند؛ نبردن نام پدر و خانوادۀ او و منسوب کردن وی به مادر بیوه اش (صَبحه طلفاح) برای او اهانت مستقیمی به حساب می آمد.(رمضان، 1381،7و6)

2. مادر صدام

نقش مادر در دیدگاه آدلر تا آنجا اهمیت دارد که آدلر معتقد است، مادر اولین کسی است که نظرات و راهنمایی هایش در زندگی بعدی مؤثر می باشد. هم چنین اگر مادر حس محبت به دیگران را به بچه نیاموزد، دیگر در بزرگی مشکل است که او بتواند جلب محبت کند و آمادۀ دوستی و همکاری با دیگران بشود.(آدلر،1356،28) مادر باید در برداشت عاطفی کودک به عنوان پشتوانۀ امنیت خاطر و جلب اعتماد او قرار گیرد. از محبت مادران است که جوانۀ احساس همبستگی و تعاون بارور می شود.(راتنر،1390،118) صدام زمانی چشم به جهان می گشاید که مادر او بدون جدا شدن از شوهر در خانۀ برادر خود زندگی می کرد و در فرهنگ عرب، زن این چنینی، زنی منفور به شمار می آید. از این نظر صَبحه و نوزاد او در خانۀ (خیر الله طلفاح) سرباری بیش نبودند. از این جهت مادر او در آن چهار دیواری به شدت تحقیر می شد.(سیفی،1388) خیلی زود صَبحه دلباختۀ مردی متأهل به نام «ابراهیم حسن» می شود و عشق ابراهیم چنان در دلش شعله می کشد که او را تشویق به جدایی از همسرش می کند تا راه ازدواج با او فراهم


1- 1. بدل صدام .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه