- سخن ناشر 2
- پیشگفتار 4
- مقدمه 7
- اشاره 10
- فصل اول: نظریه روانشناسی فردی آلفرد آدلر 10
- نظریه روانشناسی فردی 11
- اشاره 14
- اشاره 14
- مؤلفه های نظریه آدلر 14
- 1. اصل احساس حقارت 14
- جبران احساس حقارت 17
- 2. تأثیر ترتیب تولد 18
- 3. اصل برتری جویی 21
- اشاره 23
- 4. اسلوب زندگی یا شیوۀ زندگی 23
- نقص بدنی 25
- نقص روانی 25
- نقص اجتماعی 25
- 5. اصل علائق اجتماعی 26
- 6 .خود خلاق 28
- اشاره 29
- سلطه پذیری و سلطه جویی 29
- سلطه پذیری 29
- سلطه جویی 30
- فصل دوم: خلأ قدرت در منطقه 31
- اشاره 31
- امریکا پس از انگلستان 34
- حضور امریکا در خلیج فارس 37
- سیاست دو پایه ای نیکسون 38
- اشاره 43
- دلایل انتخاب ایران در استراتژی امریکا 43
- 1. موقعیت استراتژیک 43
- 2. جلوگیری از گسترش فعالیت های شوروی در منطقه 46
- 3. تثبیت حاکمیت مجدد امریکا 47
- 4. ثبات و آرامش نسبی داخلی 48
- 5. توسعه طلبی سیاست خارجی ایران 49
- 6. گسترش پیوندهای عمیق دوستی 50
- فروپاشی دکترین نیکسون 51
- دکترین امنیتی کارتر 55
- تشکیل نیروهای واکنش سریع 58
- کمربند امنیتی منطقه 60
- اشاره 60
- عربستان سعودی 60
- پاکستان 62
- عمان 63
- بحرین 64
- مصر 65
- شورای همکاری خلیج فارس 66
- دلایل تشکیل شورا 67
- اشاره 75
- مصر، رهبر سنتی جهان عرب 75
- رهبری جمال عبدالناصر 76
- مؤلفه های ناصریسم 79
- 1. اتحاد اعراب 79
- اشاره 79
- 2. سوسیالیسم 80
- 3. تقابل با استعمار و امپریالیسم 80
- اشاره 81
- 4. عدم تعهد 81
- افول رهبر جهان عرب 81
- 1. شکست جمهوری متحده عربی 82
- 2. ناکامی در جنگ یمن 84
- 3. شکست در جنگ شش روزه 1967 85
- عراق و خلأ قدرت در منطقه 89
- اشاره 93
- فصل سوم: ویژگی های شخصیتی صدام 93
- شخصیت صدام 100
- اشاره 101
- ویژگی های اخلاقی صدام 101
- 1. برتری قوم عرب 102
- اشاره 102
- ایران ستیزی 104
- شیعه ستیزی 107
- 2. سلطه گری 110
- 3. خودشیفتگی 114
- 4. خود بزرگ پنداری 116
- 5. روحیۀ انتقام جویی 120
- 6. خشونت طلبی 122
- ویژگی های روحی - روانی صدام 125
- اشاره 125
- 1.سوء ظن به دیگران 127
- 2.تکیه بر وفاداران تکریتی - بعثی 129
- 3. تمایل به نظامی گری 131
- 4. تشکیلات امنیتی گسترده 134
- اشاره 134
- 1. تفحّص و معاینات دقیق روزمره در دفتر شخصی کار روزانۀ صدام 137
- 2. حفظ امنیت و حفاظت از جاده ها و نقاط انجام دیدار 138
- 1. نفوذ فنی 139
- اشاره 139
- شیوه های نفوذ امنیتی 139
- 2. نفوذ انسانی 140
- تاریخچه حزب بعث 142
- روند قدرت یابی حزب بعث عراق 144
- 1. وحدت عربی 146
- اصول حزب بعث 146
- اشاره 146
- اشاره 146
- سرزمین عربی 148
- زبان عربی 149
- ناسیونالیسم عربی 150
- 2. آزادی 154
- 3. سوسیالیسم 155
- دین و حزب بعث 156
- فصل چهارم: ویژگی های شخصیتی صدام و وقوع جنگ تحمیلی 158
- اشاره 158
- حقارت شخصی و سیاسی صدام 160
- اشاره 160
- حقارت قرارداد1975 الجزایر 166
- جبران حقارت با حاکمیت مطلق بر اروند رود 170
- اثر ترتیب تولد 173
- اشاره 173
- 1 . پدر صدام 174
- 2. مادر صدام 175
- 3. ناپدری صدام 176
- اشاره 177
- زندگی صدام 177
- زندگی شخصی 179
- زندگی سیاسی 182
- برتری جویی صدام با رهبری جهان عرب 190
- اشاره 194
- بازپس گیری جزایر سه گانۀ خلیج فارس 194
- تنب بزرگ 194
- تنب کوچک 196
- ابوموسی 197
- تجزیه خوزستان 204
- علائق اجتماعی صدام 209
- رقابت ایدئولوژیکی با ایران 211
- ژاندارمی منطقه 215
- خلاقیت صدام 222
- سرنگونی دولت ایران 223
- نتیجه گیری 230
- منابع و مأخذ 233
با گسترش توانایی های خود به خارج از مرزها و داشتن یک کارکرد بین المللی بود. تاجگذاری شاه در 29 اکتبر 1967(1346) در کاخ گلستان و لقب آریامهر و سپس مراسم تخت جمشید با حضور گستردۀ رهبران جهان مخصوصاً شیوخ خلیج فارس نشان دهندۀ این امر بود که ایران به صحنۀ سیاسی بین المللی وارد گشته است و باید بر منطقۀ خود تأثیر بگذارد. شاه در مصاحبه با آرنودو برچگویو، سردبیر مجلۀ نیوزویک، در سال 1973 بر این امر تأکید کرد: «من در سال 1959 و 1960 در این باره فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که امریکا نمی تواند مدت زیادی نقش ژاندارم بین المللی را بازی کند. در سال 1971، با خروج انگلیسی ها از خلیج فارس خلأ پدیدار شد. امریکایی ها نیز برای اجرای نقش ژاندارم بی میل بودند، دیگر ما چاره نداشتیم.»(واسیلیف،144،1358) شاه با افزایش قیمت نفت، اطمینان حاصل کرد که در آینده یکی از پنج قدرت بزرگ جهان می گردد و عنوان منجی جهان سوم را بر خود نهاد. اقدامات شاه در کمک به رژیم های مختلف منطقۀ خاورمیانه و حتی افریقا و اروپا نشان دهندۀ حس عظمت طلبی و اشتیاق سیری ناپذیر در قدرت و سلطه بود. (چمنکار،1385،50)
6. گسترش پیوندهای عمیق دوستی
رابطۀ شاه با نیکسون بسیار نزدیک و بر اساس دوستی قدیمی بود. هر دو رهبر همدیگر را عمیقاً تحسین و پشتیبانی می کردند. در فهرست نیکسون از رهبران بزرگ دنیا، نام شاه همیشه در ردیف سوم یا چهارم بود. نیکسون در این مورد می گوید: «من با شاه زمانی که چهل ساله بودم و از عمر وی فقط سی و چهار سال می گذشت، در تهران ملاقات کردم، او را زیرک، تیزهوش، متین و مؤثر، آرام و نه چندان مطمئن تشخیص دادم. او مستمع خوبی بود و سپس بارها با هم دیدار کردیم و با هم دوست شدیم. در دهۀ 1960 که مسئولیتی نداشتم، چهار بار به تهران سفر کردم.(نیکسون،457،1364) همچنین در جای دیگری می گوید: