ستارگان حرم: اختران حریم معصومه (س) - 28 صفحه 49

صفحه 49

بماند. آقای حججی نخست قبول نمی کرد و این کار را نوعی ترس و عقب نشینی تلقی می کرد که در روحیه مردم اثر سوء می گذاشت، اما وقتی اصرار علما و شاگردش را دید، به ناچار پذیرفت و شب را به آن منزل رفت. همان شب مأموران ساواک به طرز ناجوانمردانه ای به منزل آقای حججی حمله ور شدند و چون او را نیافتند، فرزندان و همسر ایشان را مورد ضرب و شتم قرار دادند، چنانکه همسر حامله اش به خاطر ترس و وحشت، نوزادش را زودتر از موعد مقرر به دنیا آورد.

حاج آقای حامدی در این باره نقل می کرد:

فردا صبح حاجی آقای حججی مرا به خانه اش فرستاد تا خبری بیاورم. وقتی رفتم و از ماجرا باخبر شدم، فوری برگشتم و گزارش دادم و من اولین نفری بودم که تولد پسرش را به ایشان مژده دادم. او به یاد فرزند سقط شده حضرت زهرا علیها السلام گریست و بعد نام پسر نوزادش را محسن گذاشت. (1)

بدین ترتیب، طلبه جوان رفعت الله حامدی دوران پر فراز و نشیب طلبگی را پشت سر می گذاشت و هر روز که می گذشت، ارتباط و علاقه اش با استاد بیشتر و صمیمی تر می شد.

تحصیلات در قم

او در سال تحصیلی 1342 ش به شهر قم هجرت کرد و با سکونت در مدرسه حقّانی و بعد در مدرسه حجتیه به تکمیل آموخته های علمی خویش همت گمارد. او دروس سطوح عالی مانند رسائل، مکاسب و کفایتین را از محضر حضرات آیات شیخ احمد پایانی، شیخ مصطفی اعتمادی و میرزا محسن دوزدوزانی بهره برد و در مجموع نزدیک به بیست سال در درس خارج فقه و اصول آیات عظام شریعتمداری، گلپایگانی، میرزا هاشم آملی، شبیری زنجانی و مکارم شیرازی شرکت کرد و در کنار آن چند سالی نیز در درس تفسیر مفسر قرآن و استاد و معارف اهل بیت علیهم السلام مرحوم آیت الله حاج شیخ باقر ملکی میانجی حضور یافت و در ردیف شاگردان خاص ایشان قرار گرفت.


1- . حاج آقای حامدی چند بار به مناسبت های گوناگون این واقعه را برای نگارنده نقل کرد.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه