ستارگان حرم: اختران حریم معصومه (س) - 30 صفحه 161

صفحه 161

2. احمد حیدری

پدرم نسبت به استادانش، به ویژه امام خمینی، ارادت می ورزید و پیوسته از آنان یاد می کرد. به جامعیت امام اعتقاد داشت و در هیچ یک از برنامه ها و اهداف بلند او تردید به خود راه نداد و به قاطعیت و شدت از او حمایت و پیروی کرد.

در سال های دفاع مقدّس، طلاب و شاگردانش را برای اعزام به جبهه و حضور در میان رزمندگان تشویق می کرد. بعد از شهادت برادرمان محمدرضا که در جبهه ها فعالیت تبلیغی رزمی داشت و در عملیات فکه در تاریخ (24/1/1362ش) به شهادت رسید، پدرم متبسم بود و به شهادت فرزندش افتخار می کرد و آن را از الطاف الهی برای خود می دانست.

هرگز از کسی چیزی نخواست و چیزی را هم به کسی تحمیل نکرد. حتی به فرزندان خود امر نکرد که حتماً طلبه شوند؛ بلکه آن ها را در تعیین خط مشی زندگی خود آزاد گذاشت. این خلق و خوی پسندیده او باعث شد که هر 6 پسر و برخی نوادگان او طلبه شوند.

پدرم مناعت طبع داشت. در گرفتن سهم امام علیه السلام و خرج آن پرهیز می کرد و کسانی را که برای پرداخت وجوه شرعی به او مراجعه می کردند، به دفاتر و نمایندگان مراجع تقلید ارجاع می داد.

به ادای نماز در اول وقت و جماعت، اهتمام ویژه داشت و به خاطر کمی جمعیت، نماز جماعت صبح را هم تعطیل نکرد.

هرگز برای پست و مقام و رسیدن به آن تلاش نکرد. با آنکه از شاگردان امام خمینی به شمار می رفت و با مسئولان و مقامات بلند پایه کشوری همدرس و همدوره بود و بار ها برای پذیرفتن مسئولیت هایی به سراغش آمدند، ولی او نپذیرفت. زندگی ساده و بیآلایش خود را با مطالعه، تدریس، رسیدگی به امور مردم، تبلیغ و ارشاد و بینام و نشان گذراند.

از تلاش های شبانه روزی مادرمان در حضور و غیاب او قدردانی می کرد.

در شبی که از دنیا رفت، با نشاط و شادابی ویژه، به شرح دعای مکارم الاخلاق و بخش اخلاق و حکمت منظومه ملا هادی سبزواری پرداخت و در آخر توصیه کرد هر هفته از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه