ستارگان حرم: اختران حریم معصومه (س) - 30 صفحه 191

صفحه 191

انگلیسی ها در ادامه عملیات تجاوز کارانه، با تجهیزات و نفرات بیشتر وارد کازرون می شوند و قوارنامه را شکست می دهند. مرحوم ناصر دیوان برای این که دستگیر و اسیر نشود، فرار می کند. طبق اظهار آقای محمدخان امیرعضدی فرزند آن مرحوم، شب، در دوان در خانه ما بوده و از آنجا به کوه می رود و از شیراز سر در می آورد... (1)

کربلایی عباسعلی دوانی که خود و برادرش کربلایی حسین اعتمادی، بعدها به نوبت، کلانتر و کدخدای دوان بودند، با 12 نفر دیگر مجاهدین دوان را تشکیل می دادند.

ناصر دیوان کازرونی هم یکی از قهرمانان رشید جنوب ایران است که در سال (1916م) با قوای پلیس جنوب، زد و خورد به وجود آورند. (2)

چقدر بسیار بلند نظر و از مناعت طبع خاصی برخوردار بود. پول و مال دنیا اصلا برایش مطرح نبود و به قلّ ما یقنع، قانع بود. (3)

مادرم فاطمه

مرحوم مادرم به نام فاطمه، دختر نصر اﷲ از طایفه فقها بود که از ساکنان محله بالا بودند. فقها به نجابت و اصالت و پاکدامنی معروف بودند... از سالمندان می شنیدم: سال ها پیش عمامه به سرهای دوان، دو دسته بودند و به آن ها فقها و ملاها می گفته اند. بعدها که به کسوت روحانیت در آمدم، خوشوقت بودم که مادرم «فاطمه فقهازاده» است و در تبارش فقهایی بوده اند که فامیل او و دایی هایم در شناسنامه «فقهازاده» است. او در جریان شیوع وبا در ظرف یک هفته، عزیزانش را با وضع رقت انگیزی از دست داده بود؛ مادر، دو خواهر و یک برادرش. از این رو تا آخر عمر هرگاه آن حادثه اندوهبار را به خاطر می آورد، به شدت منقلب می شد و می گریست. (4)

[این] اشعار


1- . نهضت روحانیون ایران، ج2، ص 54؛ نقد عمر، ج1، ص22 و رک: فارسی و جنگ بین الملل، نوشته محمدحسین رکن زاده آدمیت.
2- . نقد عمر، ج1، صص22-23.
3- . نقد عمر، ج1، ص25.
4- . ر.ک: نقد عمر، ج1، ص21 به بعد.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه