ستارگان حرم: اختران حریم معصومه (س) - 30 صفحه 192

صفحه 192

را می خوانم بی اختیار گریه ام می گیرد و نمی توانم از ریختن اشک خودداری کنم:

سرکوه بلند فریاد کردم امیرالمؤمنین را یاد کردم

امیرالمؤمنین ای شاه مردان دل ناشاد رودم شادگردان

دلم می خواد که پیغمبر ببینم دمی با ساقی کوثر نشینم

بگیرم در بغل قبر رضا را حسین را در صف محشر ببینم

پدر و مادرم، جمعاً هفت فرزند داشتند: پنج تا پسر و دو دختر...

مادر ما در تربیت فرزندانش همیشه توجه داشت که پیغمبر و امامان معصومین علیهم السلام در هر مورد چه گفته اند تا او عمل کند؛ مثلاً به من می گفت و تأکید داشت، به بزرگ ترها سلام کنید، با دست راست غذا بخورید که پیغمبر و حضرت علی با دست راست غذا می خورند.

نام مبارک پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را که می شنید، اغلب پس از صلوات می خواند:«محمد خود گل و گل آفریده.»

در ایام سوگواری محرم، وقتی شب ها موقع خواب، من و برادرم را در بغل داشت، آرام آرام، حالات غربت شهدای کربلا و مخصوصاً حضرت علی اصغر و طفلان مسلم بن عقیل را با صدای گریه بیان می کرد و من و برادرم هم با او می گریستیم. گویی دیروز بود که صدای تپش تند قلب او را در آن حال، احساس می کنم، و آن حالت برایم تداعی می شود. سرانجام «این سبک زندگی علوی» پایم را به منبر کشید و خود، افتخار بیان مظلومیت آن ذوات مقدس را داشته و دارم. ولله الحمد حمد الشاکرین. (1)

دوران کودکی و نوجوانی

مؤلف در کتاب «نقد عمر» دوران کودکی و نوجوانی اش، و اوضاع زمانه، را همچون نویسنده ای جزئی نگر، به یاد داشته و آن ها را زیبا و مفصل بیان می کند.


1- . ر.ک: نقد عمر، ج1، صص25-27.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه