ابوطالب علیه السلام اول من اسلم ولکن لم یظهر اسلامه الا حین موته صفحه 16

صفحه 16

عشق ابوطالب(علیه السلام) به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم)

علامه ی امینی از ابوجعفر محمدبن حبیب(رحمه الله) نقل کرده که در کتاب امالی خود گوید: ابوطالب(علیه السلام) هرگاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) را می دید، گریان می شد و می گفت: من هرگاه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) را می بینم به یاد برادرم عبدالله می افتم، چرا که عبدالله شدیداً رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) را دوست می داشت، و می خواست جان خود را فدای او بکند، و عبدالمطلّب نیز شدیداً او را دوست می داشت.

سپس گوید: ابوطالب بیشتر اوقات بر جان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) هراس داشت و می ترسید که دشمن شبانه بریزد و او را بکشد، از این رو برخی از شب ها می آمد و او را بیدار می کرد و فرزند خود علی(علیه السلام) را به جای او می خوابانید، و علی(علیه السلام) به پدر خود می گفت: ای پدر! آیا مرا می کشند؟ و ابوطالب در پاسخ فرزند خود می فرمود:

اِصبرن یا بُنیّ فالصبر أحجی

کلّ حیّ مصیره لشعوبِ

قد بذلناک والبلاء شدید

لفداء الحبیب وابن الحبیبِ

لفداء الأغَزَّ ذی الحسب الثا

قب والباع والکریم النجیبِ

إن تُصبک المنون فالنبل تبری

فمصیبٍ منها وغیر مصیبِ

کلّ حیٍّ وإن تملّی بعمرٍ

آخذ من مذاقها بنصیبِ

و علی(علیه السلام) در پاسخ پدر می گفت:

أتأمرنی بالصبر فی نصر أحمد ؟

ووالله ما قلت الذی قلت جازعا

ولکنّنی أحببت أن تَرَ نصرتی

وتعلم أنّی لم أزل لک طائعا

سأسعی لوجه الله فی نصر أحمد

نَبیّ الهدی المحمود طفلاً ویافعا(1)

مرحوم علامه امینی در ذیل این اشعار گوید:

قرابت و خویشی تا حدّی سبب فداکاری و حمایت می شود، و اگر به جایی برسد که خویش بخواهد فرزند خود را فدای خویش بکند، نیاز به یک هدف دینی و ایمانی بزرگی دارد، و ابوطالب چون عاشق خدا و دین حنیف ابراهیمی بود، راضی شد که فرزند خود را فدای رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) بنماید، چرا که او رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) را پیامبر خدا می دانست و گر نه تا این حدّ برای او فداکاری نمی


1- - الغدیر، ج7/358-357.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه