- پیش گفتار 1
- نام و نسب حضرت ابوطالب(علیه السلام) 2
- حمایت ابوطالب از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) در شعب ابوطالب 4
- ادله ای که دلالت بر ایمان ابوطالب(علیه السلام) می کند 5
- کتب مؤلّفین درباره ایمان حضرت ابوطالب(علیه السلام) 12
- علت تکفیر حضرت ابوطالب(علیه السلام) 12
- نظر اکابر و بزرگان از علمای شیعه و اهل سنّت درباره حضرت ابوطالب(علیه السلام) 14
- دفاع ابوطالب از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) 17
- ماجرای صحیفه ی قریش و تحریم فرهنگی و اقتصادی آنان 18
- وصیّت های ابوطالب(علیه السلام) هنگام مرگ به بزرگان قریش 22
- وصیت نامه ابوطالب به فرزندان عبدالمطلّب 23
- نظر بزرگان بنی هاشم درباره ایمان ابوطالب(علیه السلام) 24
- اشعار ابوطالب(علیه السلام) قابل انکار نیست 25
- اعتقاد علمای اهل سنت نسبت به ایمان حضرت 28
- ایمان اجداد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) تا حضرت آدم علیهم السلام 34
- مختصری از احوال خویشان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) 35
- فضائل و مناقب حضرت ابوطالب(علیه السلام) 36
- بهترین اشعار دربارۀ ابوطالب علیه السلام 43
- اشعار معروفین از شعرای عرب دربارۀ ایمان ابوطالب(علیه السلام) 49
- اشعار فارسی دربارۀ حضرت ابوطالب(علیه السلام) 57
- اشاره 57
- ترجمه بعضی از ابیات فوق 62
- اشعار ابن ابی الحدید معتزلی 62
- مظلومین تاریخ کیانند؟ 65
- اسراری در باره ی حضرت ابوطالب(علیه السلام) 67
- خلاصه سخن درباره ی ایمان حضرت ابو طالب علیه السلام 69
- نزول آیه «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ» 71
- هلاکت مستهزئین ودشمنان رسول خدا صلّی الله علیه وآله 72
- دوران شعب ابوطالب(علیه السلام) و نزول آیه «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِین» 73
- شروع دعوت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) 74
- اسلام حضرت ابوذّر 77
- فرزندان حضرت ابوطالب(علیه السلام) 78
- شهادت جعفر بن ابی طالب(علیهما السلام) 81
- دختران ابوطالب(علیه السلام) 82
- تنها علی(علیه السلام) مولود کعبه است 82
- مرثیه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) برای ابوطالب(علیه السلام) 84
- رحلت حضرت ابوطالب(علیه السلام) از دنیا 84
- مرثیه امیرالمؤمنین(علیه السلام) برای پدر خود ابوطالب(علیه السلام) 85
- اندوه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) به خاطر ابوطالب(علیه السلام) 86
- حدیث جعلی ضحضاح و کینه های دیرینه ی منافقین از امیرالمؤمنین(علیه السلام) 87
- اعتقاد ما دربارۀ اهل سنّت 89
- حق سخن دربارۀ ایمان ابوطالب(علیه السلام) 90
کرد، و فرزند او علی(علیه السلام) نیز چون ایمان خالص و کاملی به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) داشت، راضی بود که جان خود را فدای آن حضرت نماید، چنان که در قصّه ی لیله المبیت چنین کرد (فسلام الله علی والدٍ و ما ولد).
دفاع ابوطالب از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم)
قرطبی در تفسیر خود، ص406 گوید: اهل سیره و تاریخ نوشته اند: روزی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) داخل مسجدالحرام شد و چون وارد نماز گردید، ابوجهل ملعون به مشرکین گفت: کدامیک از شما نماز او را فاسد می کند؟ پس ابن زُبعری برخاست و مقداری شکم به ی حیوان همراه با خون را آورد و بر سر و صورت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) ریخت، و رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) نماز خود را قطع نمود و نزد ابوطالب آمد و فرمود: ای عمو! می بینی با من چه کرده اند؟! و ابوطالب(علیه السلام) ناراحت شد و گفت: چه کسی با تو چنین کرد؟ فرمود: عبدالله بن زُبعری.
پس ابوطالب(علیه السلام) برخاست و شمشیر خود را بر شانه گذارد و نزد مشرکین قریش آمد، و آنان به او احترام کردند و مقابل او به پا خاستند، و ابوطالب(علیه السلام) به آنان فرمود: به خدا سوگند اگر یکی از شما از جای خود بلند شود، با این شمشیر او را می زنم، پس همه آنان نشستند و ابوطالب نزدیک آمد، و به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: عزیزم کدامیک از این ها به تو جسارت کرد؟ و آن حضرت فرمود: عبدالله زُبعری.
پس ابوطالب(علیه السلام) همان عمل را بر سر آنان آورد و صورت ها و لباس های آنان را آلوده نمود و آنان را سخت ملامت کرد.(1)
علامه امینی سپس گوید: قضیّه فوق در کتاب های اهل سنّت فراوان نقل شده و آنان این قصّه را به بازی گرفته اند، و به آن توجه نمی کنند، و ما در بخش آیات مربوط به ابوطالب به آن اشاره می کنیم.
سپس علامه امینی گوید: در تاریخ محمدبن اسحاق[که معتبرترین تاریخ آنان است] آمده که گوید: هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) [با نزول آیه «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ»(2) دعوت خود را بین مشرکین علنی و عمومی نمود، آنان برخورد تندی با او نکردند، و چون نام بت های آنان را به میان آورد و از آنها بدگویی کرد، و پرستش بت ها را سفیهانه دانست، مشرکین تاب نیاوردند، و همگی بر علیه او قیام کردند و با او دشمنی نمودند، جز تعداد کمی که در باطن مسلمان شده بودند، و در این مدّت ابوطالب(علیه السلام) از آن حضرت حمایت می کرد و آزار مشرکین را از او دفع می نمود.
تا این که مشرکین قریش به ابوطالب(علیه السلام) گفتند: فرزند برادر شما به خدایان ما توهین می کند و ... و ابوطالب نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) آمد و گفت: ای فرزند برادر! قریش می گویند: ما تحمّل توهین به خدایان خود را نداریم و ...
1- - الغدیر، ج7/358.
2- - حجر/95-94.