در عصمت : نگاهی بر زندگانی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها صفحه 136

صفحه 136

بر «خالد» آر رحم که پیوسته همچو بید لرزان ز بیم زمزمه روز محشر است

تو پادشاه دادگری این گدای زار مغلوب دیو سرکش و نفس ستمگر است

نا اهلم و سزای نوازش نی ام ولی نا اهل و اهل پیش کریمان برابر است

جلال الدین محمد دوانی

جلال الدین محمد دوانی فیلسوف و متکلم نامی سده نهم هجری، متوفای 908 هجری است که نسبش به محمد بن ابی بکر می رسد، و به همین جهت، لقبش «صدّیقی» و تا اواخر عمر سنی شافعی بوده و مذهب اشعری داشته است. او در سفری که به زیارت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام شرفیاب می شود، از کثرت شوقی که به آن زیارت داشته، در حرم مطهر حضرت ایستاد و رساله «زوراء» را که متنی مختصر و فلسفی - کلامی است، نوشت. همچنین خطاب به آن باب مدینه علم پیغمبر قصاید و رباعیاتی می سراید که از جمله آنهاست:

روی بنما که جهان ظلمت انکار گرفت صیقلی زن که مرا آینه زنگار گرفت

تویی آن شاه که از کوژه حسنت خیلی ملک جان و دل و دین جمله به یکبار گرفت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه