تقیه مداراتی صفحه 1

صفحه 1

پيشگفتار

«تقيه» از موضوعاتي است كه ريشه در كتاب و سنت دارد و درباره آن بحث ها و گفتگوهاي بسيار صورت گرفته است. زيرا كه تقيه افزون بر نقش كليدي اش در مباحث فقهي، اهميت به سزايي در مباحث سياسي و اجتماعي، به ويژه در ارتباطات جهان اسلام دارد. وبايد گفت كه به اهداف مهمي چون وحدت، عزت، مودّت، قدرت و شوكت اسلامي نمي توان رسيد جز از راه به كار بستن آن. اين مطلب هنگامي روشن مي شود كه مبناي فقهي امام خميني(قدس سره) در باره «تقيه مداراتي» تبيين و ترويج شود. اين مقاله كه بنا است در فصلنامه «ميقات حج» به مناسبت بزرگداشت يكصدمين سال تولد آن فقيه كم نظير چاپ ومنتشر شود، در اين راستا و با اين هدف نوشته مي شود. پيش از آغاز بحث، يادآوري نكته اي ضروري است و آن اينكه مباحث مربوط به اصل تقيه فراوان است و در يك مقاله نمي گنجد، ازاين رو تنها برخي از مباحث فقهي «تقيه مداراتي» را جهت بررسي برگزيديم; از جمله: الف ـ مفهوم تقيه از نگاه لغت ب ـ تعريف تقيه در اصطلاح فقيهان [ صفحه 152] ج ـ تقسيمات تقيه د ـ اختلاف فقها در بحث «تقيه مداراتي» هـ ـ ادلّه تقيه مداراتي: دسته اول از روايات دسته دوم دسته سوم دسته چهارم و دسته پنجم و ـ روايات معارض ز ـ قلمرو اخبار تقيه مداراتي ح ـ تقيه مداراتي در موضوعات ط ـ گستره آثار تقيه مداراتي ك ـ شرط عدم مندوحه و مباحثي از تقيه مداراتي كه بحث نشد به قرار ذيل است: الف ـ جريان تقيه در معاملات به معناي اعم ب ـ جريان تقيه در مستحبات ج ـ ترك تقيه موجب بطلان عمل است يا خير؟ د ـ مواردي كه جاي تقيه نيست هـ ـ اشكالات اهل سنت بر تقيه مداراتي

مفهوم تقيه از نگاه لغت

بي گمان، روشن شدن معناي لغوي تقيه، پيش از آغاز مباحث فقهي آن، امري ضروري است; از اين رو رجوع به كتاب هاي لغت، درصورتي كه ميان كارشناسان در مفهوم تقيه اختلاف باشد، لازم است. الخليل در كتاب العين، مفهوم تقيه را «تحفظ وجلوگيري» مي داند وي در اين باره مي نويسد: «وكلّ ما وَقي شيئاً فهو وقاء لَهُ وَوقاية... والتقوي فيالأصل وقوي فلما فتحت ابدلت تاء فتركت فيتصريف الفعل فيالتقي والتقوي والتقاة والتّقيّة». [1] . [ صفحه 153] علامه فيوي در كتاب «مصباح المنير» تقيه را اسم براي فعل «وقي» و به معناي حفظ كردن دانسته است. وي مي نويسد: «وقاه الله السوء يقيه وقاية بالكسر حفظه... والتقية والتقوي اسم منه والتاء مبدلة مِن واو والأصل وَقوي من وقيت». [2] . ابن اثير تقيه را از فعل «وقي» و به معناي پوشاندن و مصون كردن دانسته است: «وقا فوقي أحدكم وجهه النار وقيت الشيء اقيه اذا صنته وسترته عن الأذي... و منه الحديث علي كنا اذا احمرّ البأس اتقينا برسول الله صلّي الله عليه وآله أيجعلناه وقاية لنا مِنَ العدوّ». [3] . صاحب «قاموس قرآن» به نقل از راغب، آورده است كه: فعل «وقي» به معناي حفظ است: «وَقي وِقاية و وقاءً، حفظ شيء است از آنچه اذيت و ضرر مي رساند.» [4] . جمع بندي از مجموع آنچه از اهل لغت آورديم، روشن مي شود كه آنان در مفهوم تقيه اختلاف نظريه ندارند و در معناي تحفظ و مصونيت و مرادف آن براي تقيه هم عقيده اند.

تعريف تقيه در اصطلاح فقها

در فقه براي تقيه تعريف هاي گوناگون شده است; در اينجا دو تعريف را از فقهاي صدر اول و فقهاي متأخر مي آوريم: شيخ مفيد در تعريف تقيه مي نويسد: «تقيه مخفي كردن حق و پوشاندن عقيده حق است و نيز مخفي كاري و ترك آشكارسازي با مخالف در مورد چيزهاي است كه ضرر ديني و يا دنيايي را درپي دارد.» [5] . [ صفحه 154] شيخ انصاري در تعريف تقيه مي نويسد: «مقصود از تقيه در اينجا، جلوگيري از ضرر بر ديگري است بهوسيله هماهنگي با مخالفِ حق، با گفتار و يا در رفتار.» [6] . نقد و بررسي همانگونه كه ملاحظه مي شود، ميان اين دو تعريف از جهاتي تفاوت وجود دارد: 1ـ شيخ مفيد در تعريف تقيه گفت: افعالي است كه موجب تحفظ از ضرر مي شود. به خلاف شيخ انصاري كه تقيه را به خود تحفظ تعريف كرد. 2ـ شيخ مفيد تقيه را به كارهاي سلبي; مانند كتمان، نهان كاري و ترك آشكارسازي تعريف كرد، ولي شيخ انصاري تعريف آن را به گونه اي آورد كه با افعال ايجابي سازگار است. 3ـ بر اساس تعريف شيخ مفيد و با توجه به توضيحي كه وي درباره تقيه مي دهد، تقيه منحصر در موارد خوف از ضرر نيست بلكه گاهي تقيه به جهت اصلاح است. بنابراين تقيه مداراتي، بر اساس نظر شيخ مفيد، قسمي از تقيه به شمار مي آيد. وامّا شيخ انصاري، تقيه را منحصر به تقيه ترس از ضرر كرد. هرچند ميان اين دو تعريف از جهاتي اختلاف به چشم مي خورد وليكن به نظر مي رسد در مقصود و هدف اين نوشته تأثيرگذار نيست. از اين رو نقد و بررسي اين دو نظريه ضرورتي ندارد، به ويژه اينكه اگر بخواهيم حقيقت مطلب روشن شود بايد اقسام تقيه نيز تبيين گردد.

تقسيمات تقيه

تقيه، مانند هر مقوله اجتماعي ديگر، از جهاتي قابل تقسيم است و ممكن است حكم هر قسم از تقيه با قسم ديگر متفاوت باشد. براي روشن شدن جايگاه تقيه مداراتي، كه موضوع اين نوشته است، بررسي تقسيمات تقيه، هرچند مختصر لازم است. حضرت امام در آغاز بحث تقيه مي فرمايد: «چون تقيه از عناويني است كه در ارتباط با متقي (تقيه كننده) و متقي منه (شخص ويا اشخاصي كه از آنها تقيه شده) و متقي فيه (امري كه از آن تقيه شده است) مي باشد، به [ صفحه 155] حسب اين امور وذات آن، به اقسامي تقسيم مي شود: الف ـ به لحاظ ذات تقيه تقسيم مي شود به «خوفي»، «مداراتي»، «كتماني» و «اكراهي». تقيه خوفي نيز گاهي به خاطر ورود ضرر به جان يا آبرو و يا مال متقي و وابستگان او است و گاهي به خاطر احتمال وقوع ضرر بر افراد ديگر مؤمنان است و گاهي هم احتمال وقوع ضرر بر كيان اسلام است; مثلا ترس از اختلاف و تفرقه مسلمان ها، سبب تقيه مي شود. تقيه مداراتي عبارت است از جلب دوستيِ مخالف، به خاطر وحدت كلمه، بي آنكه ضرري از سوي او شخص را تهديد كند و تقيه كتماني، تقيه اي است كه به خودي خود داراي ارزش است و در برابر افشاي سرّ قرار دارد. اما تقيه اكراهي كه بحث آن در مكاسب محرّمه، آمده، عبارت از تقيه اي است كه ضرورت و اضطرار سبب آن مي شود. ب ـ تقيه به لحاظ فرد تقيه كننده، تقسيم مي شود به اينكه: تقيه كننده، گاهي فردي عادي است و گاهي از افراد سرشناس است; مانند پيامبر (اگر تقيه براي او روا باشد) و ائمه(عليهم السلام) و فقها و مانند آنها، حكم تقيه در هريك از اين دو مورد، تفاوت دارد. ج ـ تقيه از جهت افرادي كه از آنها تقيه مي شود، چند قسم است: تقيّه از كفار، حكمرانان اهل سنت، فقها و قضات اهل سنت، مردم عادي از اهل سنت و سلاطين يا مردم عادي شيعه. د ـ تقسيم تقيه به لحاظ فعلي كه تقيه در آن انجام مي گيرد، بدين صورت است: «فعل حرام، ترك واجب، ترك شرط، ترك جزء، انجام فعلي كه مانع و يا قاطع است و يا عملي كه طرف مخالف، عقيده به حجّيت آن دارد.» [7] . افزون بر تقسيم حضرت امام تقسيمات ديگري نيز براي تقيه كرده اند. اينك به نمونه اي از آنها اشاره مي شود: حضرت آية الله خويي(رحمه الله) تقيّه را با نگاهي ديگر به سه قسم تقسيم كرده است. ايشان پس از اينكه تقيه را به معناي تحفظ از ضرر و خوف دانسته، در تقسيم آن مي نويسد: الف ـ تقيه گاهي در معناي عام; يعني تحفظ از هر ضرر احتمالي، هرچند در امور تكويني، استسعال مي شود; مانند اينكه گفته مي شود جهت جلوگيري از درد، با خوردن دواي آن، دوري كن. [ صفحه 156] ب ـ گاهي نيز در مفهوم خاص به كار مي رود و آن عبارت است از تقيه از اهل سنت. اين معنا، همان تقيه اصطلاحي است. ج ـ همچنين گاهي تقيه از خدا است كه عبارت است از بجا آوردن واجبات وترك محرّمات. اين تقيه وجوب عقلي دارد نه حكم شرعي. [8] . شيخ انصاري(رحمه الله) تقيه را با توجه به احكام تكليفي، به پنج قسم تقسيم كرده است. او در اين باره مي نويسد: تقيه به لحاظ حكم پنج قسم است: 1ـ واجب، و آن عبارت از تقيه اي است كه به خاطر دفع ضرر صورت مي گيرد و مثال هاي آن فراوان است. 2ـ مستحب، و آن تقيه اي است كه تركش، به تدريج منتهي به ضرر مي شود; مانند ترك مدارا و دوري گزيدن از معاشرت با اهل سنت. 3ـ مباح، وآن موردي است كه دوري كردن از ضرر و يا نكردن آن مساوي باشد; مانند تقيه نسبت به اظهار كلمه كفرآميز. 4ـ مكروه، و آن تقيه اي است كه ترك آن و نيز تحمّل ضرر آن ناشي از اين ترك، بهتر باشد; مانند ترك كلمه كفرآميز از سوي اشخاصي كه رهبر و مقتداي مردم اند. 5 ـ حرام، و آن تقيه در مورد دماء است. [9] . جمع بندي بي گمان برخي از مطالب و مثال هايي كه در اين تقسيمات مي آيد، مورد اشكال است; به عنوان نمونه: سخن مرحوم شيخ انصاري در تقيه مكروه، كه گفت: مقصود از مكروه چيزي است كه ضد آن افضل است; زيرا پر واضح است ترك چيزي كه افضل است و بهتر، در همه جا مكروه نيست و نيز مثال تقيه مستحب به ترك مدارا; زيرا پس از اين خواهد آمد كه نفس جلب محبت اهل سنت مطلوب است، هرچند ضرري درپي نباشد، وليكن چون هدف از گزارش تقسيمات نقد و بررسي و بيان صحيح و باطل آنها نبوده، بلكه هدف آشنايي با اقسام تقيه و روشن شدن محل بحث; يعني تقيه مداراتي است، از اين رو از نقد و بررسي اين تقسيمات خودداري مي كنيم و تنها اشاره اي مي كنيم به اين مطلب كه تقسيم حضرت امام از [ صفحه 157] جهات فراواني نسبت به ديگر تقسيمات برتري دارد; از جمله جامعيت و منطقي بودن را مي توان نام برد.

اختلاف فقها در تقيه مداراتي

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه