- مقدمه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی 1
- اشاره 4
- تقیه و موارد وجوب و حرمت آن 4
- معنی لغوی تقیه 9
- مقام اوّل: معنی تقیه، اقسام و اهداف آن 9
- معنی اصطلاحی تقیه 10
- اقسام تقیه و اهداف آن 12
- علت تأکید شدید بر تقیه در موارد خاص 13
- اشاره 13
- امر اوّل: طغیان دستگاه ظالم بنی امیه نسبت به شیعیان 14
- امر دوم: احساس وظیفه شیعیان در مقابله با ظلم 18
- امر سوم: دشواری معاشرت با مخالفین 20
- اشاره 27
- مقام دوم: حکم تکلیفی تقیه 27
- اشاره 27
- ادله جواز تقیه 27
- 1. دلیل عقل 28
- 2. دلالت اجماع 31
- آیه اول 41
- 3. آیات دلالت کننده بر جواز تقیه 41
- آیه دوم 46
- آیه سوم 50
- آیه چهارم 53
- اشاره 59
- 4. تقیه در روایات اسلامی 59
- روایات گروه اوّل 59
- روایات گروه دوم 63
- روایات گروه سوم 65
- روایات گروه چهارم 71
- روایات گروه پنجم 77
- موارد وجوب تقیه 83
- موارد استحباب تقیه 84
- موارد حرمت تقیه 87
- اشاره 87
- 1. تقیه در مورد فساد دین 88
- 2. تقیه در مورد ریختن خون دیگران 95
- 3. تقیه در شرب خمر و امثال آن 97
- 4. تقیه در غیر حال ضرورت 104
- اولویت اظهار کفر یا ترک تقیه 106
- جواز اظهار کفر 107
- تفاوت بین «سب» و «برائت» در مقام تقیه 118
- کدامیک اولویت دارد 122
- عمل اصحاب خاص ائمه علیه السلام 123
- راه جمع بین احادیث این باب 129
- صحت و فساد اعمال تقیه ای 134
- مقام سوم: حکم وضعی تقیه 134
- آیا عموم یا اطلاقی که دلالت بر اِجزا کند، وجود دارد؟ 140
- روایات دلالت کننده بر اِجزا 143
- حکم نماز با اهل تسنن از باب تحبیب و حفظ وحدت 150
- روایات دلالت کننده بر صحت 151
- روایات دلالت کننده بر بطلان، راه جمع بین روایات 158
- تنبیهات 164
- اشاره 164
- تنبیه اوّل: آیا در تقیه عدم مندوحه معتبر است؟ 164
- تنبیه دوم: حکم مخالفت با تقیه در موارد وجوب آن 180
- تنبیه سوم: باقی ماندن اثر عمل بعد از زایل شدن شرایط تقیه 189
- تنبیه چهارم: آیا تقیه در موضوعات هم جاری می شود؟ 192
- تنبیه پنجم: ملاک، ترس شخصی است یا نوعی؟ 205
- تنبیه ششم: در موارد وجوب تقیه، تقیه واجب نفسی است یا غیری؟ 212
- تنبیه هفتم: آیا تقیه فقط در برابر کفار است؟ 215
- تنبیه هشتم: آیا تقیه به مخالف در مذهب اختصاص دارد؟ 222
- تنبیه نهم: آیا قسم چهارمی برای تقیه وجود دارد؟ 225
- تنبیه دهم: ذکر نام حضرت مهدی علیه السلام در عصر ما 231
- فهرست منابع 252
آیه چهارم
(... وَ لْیَتَلَطَّفْ وَ لایُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَداً * إِنَّهُمْ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعِیدُوکُمْ فِی مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً)؛(1) (باید مراقب باشد و هیچ کس
را از وضع شما باخبر نسازد؛ زیرا اگر آنان به شما دسترسی پیدا کنند، سنگسارتان می کنند یا شما را به آیین خویش باز می گردانند؛ و در آن صورت، هیچ گاه روی رستگاری را نخواهید دید).
داستان اصحاب کهف مربوط به تقیه است؛ زیرا در این آیات می خوانیم که وقتی آنها از خواب بیدار شدند، یکی از آنها گفت : یکی از شما به شهر برود و غذایی تهیه کند، (وَ لْیَتَلَطَّفْ وَ لا یُشْعِرَنَّ بِکُمْ أَحَداً)؛ یعنی تقیه کند و عقیده خود را مخفی سازد؛ زیرا اگر آنان از وضع شما آگاه شوند، سنگسارتان می کنند یا شما را به آیین خویش بازمی گردانند و... .
از تعبیرات این آیات، به خوبی استفاده می شود که اصحاب کهف اصرار داشتند که در آن محیط، کسی از جایگاه آنها آگاه نشود، مبادا آنها را مجبور به قبول آیین بت پرستی کنند و یا به بدترین وضعی آنها را به قتل برسانند و سنگسارشان کنند. آنها می خواستند ناشناخته بمانند تا از این طریق بتوانند نیروی خود را
1- . سوره کهف(18)، آیه 19 و 20.