- بیشتر مردم از مرگ می ترسند، چرا 1
- درس اول: یک سؤال مهم مرگ پایان است یا آغاز؟ 1
- 1- تفسیر مرگ به معنی فنا 3
- اشاره 3
- دلیل اصلی این ترس 3
- 2- پرونده های سیاه 4
- دو دیدگاه مختلف 6
- اشاره 11
- اشاره 21
- اشاره 29
- 1- عشق به بقاء 30
- 2- رستاخیز در میان اقوام گذشته 31
- 3- وجود محکمه درونی به نام وجدان گواه 33
- اشاره 37
- اختیار و آزادی اراده 38
- اشاره 45
- اشاره 53
- اشاره 62
- 2- خاصیت برون نمایی روح 66
- 3- دلایل تجربی اصالت و استقلال روح 68
- اشاره 74
- شواهد قرآنی معاد جسمانی 75
- سؤالات پیرامون معاد جسمانی 79
- اشاره 84
- تجسم اعمال 89
«هیولای مرگ»، «چنگال موت»، «سیلی اجل» و مانند آن از آن یاد می کنند!
هنگامی که می خواهند نام مرده ای را ببرند برای این که مخاطب وحشت نکند با جمله ای از قبیل «دور از حالا!»، «زبانم لال!»، «هفت کوه درمیان!»، «هر چه خاک اوست عمر تو باشد!»، سعی می کنند دیواری میان شنونده و خاطره مرگ بکشند.
ولی باید تحلیل کرد تا ببینیم سرچشمه این وحشت همیشگی انسانها از مرگ چه بوده است؟
چرا گروهی بر خلاف این برداشت عمومی، نه تنها از مرگ نمی ترسیدند بلکه بر چهره آن لبخند می زدند و به استقبال مرگ افتخارآمیز می رفتند؟
در تاریخ می خوانیم در حالی که جمعی به دنبال آب حیات و اکسیر جوانی می گشتند، گروهی عاشقانه به جبهه های جهاد می شتافتند و بر چهره مرگ لبخند می زدند و گاه از طول زندگی شکوه می کردند و در آرزوی روزی بودند که به دیدار محبوب و لقاءالله بپیوندند، و امروز هم در