نسل کشی سادات و مسلمان شیعه صفحه 33

صفحه 33

ص:60


1- (1) (وَ تَوَکَّلْ عَلَی الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَ کَفی بِهِ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبِیراً). فرقان: 58

به حیات انسان ارج بسیار والاتری نهاده است. بنابراین خدای بزرگ، سلب حیات بی گناه را بسیار سنگین شمرده، بلکه گونه ای تخفیف و تحقیر به کلیت حیات انسانی می داند؛ به طوری که در احادیث می خوانیم، ویران ساختن همه جهان غیر زنده، در چشمان خدا، کوچک تر و ناچیزتر از کشتن فردی بی گناه است(1).

علامه طباطبایی رحمه الله در تفسیر آیه (مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمِیعاً)2 می نویسد:

این سخن خداوند که «هرکس نفسی را بکشد چنان است که همه مردم را کشته باشد»، برای روشن ساختن این واقعیت است که همه مردم حقیقتی واحد دارند و آن، انسانیت است که همه در آن متحدند. لذا هرکس به انسانیت یک تن حمله ور شود به انسانیت همگان حمله کرده است.

قرآن کریم قرن ها پیش از کنوانسیون های بین المللی کنونی، از قتل به ناحق حتی یک انسان به شدت منع کرده و آن را در ردیف کشتارجمعی تمام انسان های روی زمین می داند. بنابراین به مرگ محکوم کردن یک قاتل یا کسی که سرکشی می کند، از این جهت که تهدیدی برای حیات دیگر انسان هاست، الزامی است؛ بر همین اساس است که قرآن، قصاص قاتل را منبع حیات می شمارد؛ هرچند عفو را نیز هرگاه بیم تهدید امنیت عمومی نباشد، ترجیح می دهد.(2)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه