فقهای نامدار شیعه صفحه 227

صفحه 227

ولادت او

او در هیجدهمین روز ماه ذیحجه به سال 1214 ، روز غدیر ، روز«اکمال دین واتمام نعمت در شهر قهرمان پرور دزفول از سلاله پاک یکی از اخلاف جابر بن عبد الله انصاری صحابی نامدار پیامبر عالیقدر اسلام(ص)پا به عرصه وجود نهاد و به مناسبت تولد در روز ولادت علی(ع) ، نام مرتضی انصاری برای او انتخاب گردید . پدرش شیخ محمد امین از مبلغین و مروجین شریعت مقدسه اسلام و مادرش دختر یکی از علمای محل و بانویی پرهیزکار و با تقوی در عصر خود ، هر دو از اخیار و نیکان و صالحان عصر بوده اند .

او در چنین خانواده ای چشم به جهان گشود و رشد و بالندگی آغاز نمود و ازهمان دوران کودکی به فرا گرفتن قرآن و معارف اسلامی پرداخت و به زودی آثار نبوغ وذکاوت در او مشاهده گردید . پس از خواندن قرآن و ادبیات عرب به خواندن فقه واصول پرداخت و در این دو رشته ، آن چنان استعداد و شایستگی نشان داد که حیرت همگان را برانگیخت و در عنفوان جوانی به درجه عالیه اجتهاد نائل آمد .

مسافرت به کربلا

او در سال 1232 ه . ق در سن هیجده سالگی همراه پدرش به قصد زیارت عتبات عالیات به عراق مسافرت کرد و در کربلا به توصیه عموی مکرمش شیخ حسن انصاری به خدمت سید مجاهد که از علمای نامدار کربلا بود رسید و بر او مهمان شد .

تصادفا در همان ملاقات نخست ، مباحثه ای بین او و علامه سید مجاهد پیرامون وجوب یا حرمت نماز جمعه در دوران غیبت درگرفت که طی آن سید مجاهد با توجه به طرز بیان و شیوه استدلال شیخ ، به استعداد و نبوغ او

پی برد و آینده ای بسیاردرخشانی برای او پیش بینی کرد ، و بر اساس پیشنهاد او ، در کربلا اقامت گزید و این اقامت چهار سال به طول انجامید . او از محضر اساتید بزرگ آن عصر ، همچون خودایشان و شریف العلماء مازندرانی کسب فیض نمود و بعد به موطن اصلی خودبازگشت . پس از اقامت کوتاه در موطن ، مجددا رهسپار نجف اشرف گردید و با حضوردر درس فقیه متبحر زمان ، مرحوم شیخ موسی کاشف الغطاء»به تکمیل معلومات خود پرداخت و پس از مدتی توقف در نجف باز به دزفول مراجعت نمود و آن هنگامی بود که شیخ مرتضی به مرتبه ای از علم و تبحر رسیده بود که در برخی از معارف اسلامی از اساتید خود نیز پیشی داشت .

مسافرت به مشهد

در سال 1240 ه . ق ، شیخ تصمیم گرفت که به زیارت هشتمین اختر فروزان ولایت ، حضرت امام رضا(ع)به مشهد برود ، و در ضمن از حوزه علمیه آن شهر نیزبازدید به عمل آورد . مادر شیخ که دیگر فراق فرزند برایش میسر نبود ، به این مسافرت رضایت نمی داد . اصرار مادر به جایی رسید که سرانجام شیخ به قرآن متوسل شده ومساله را به استخاره واگذاشت ، و هنگامی که قرآن را باز نمود ، این آیه شریفه در برابردیدگانش پدیدار شد :

لا تخافی و لا تحزنی انا رادوه الیک و جاعلوه من المرسلین (3)

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه