فقهای نامدار شیعه صفحه 249

صفحه 249

«آرنستین ، رئیس کمپانی ، امین السلطان را در اتخاذ دو راه مخیر می سازد : لغوامتیاز و پرداخت خسارت ، لغو تحریم و آرام کردن مردم . شاه تصمیم دوم رابر می گزیند . شاه و دربار برای چاره جویی ، مجلسی با حضور علمای بزرگ تهران وبرخی از دولتیان تشکیل می دهند . در این مجلس ، از علماء آقایان میرزا حسن آشتیانی ، سید علی اکبر تفرشی ، شیخ فضل الله نوری ، امام جمعه تهران ، سید محمد رضاطباطبایی ، سید عبد الله بهبهانی ، آخوند ملا محمد تقی کاشی ، و از طرف دولت : نایب السلطنه کامران میرزا

، صدر اعظم امین السلطان ، میرزا علی خان امین الدوله ، مشیرالدوله ، قوام الدوله و مخبر الدوله شرکت داشتند . در این جلسه ، صورت امتیاز نامه مطرح شد ، ولی آقایان علماء ، به علت اینکه کلیه مفاد آن بر خلاف الناس مسلطون علی اموالهم بود ، از صحه گذاردن بر آن خودداری نمودند ، و حتی تهدیدات دولتیان نیز نتوانست کاری از پیش ببرد . کار به جایی رسید که آقا سید محمد رضا طباطبایی فرمود : «اگر این حکم را دولت داده است ، که باید به امضای ملت باشد ، و اگر شخص شاه داده است که حقی نداشته و ندارد . »

حکم تبعید میرزای آشتیانی

در این میان به فتنه یکی از درباریان ، حکم تبعید میرزای آشتیانی مجددا دردستور کار قرار می گیرد . در نتیجه وی را در قلیان کشیدن در مجامع عمومی ، یا خروج از تهران مخیر می سازند ، و او نیز با صراحت و قاطعیت تمام ، خروج از تهران رامی پذیرد . شهر یک پارچه قیام می شود . علماء همه در کنار میرزا ، خود را برای هجرت آماده می سازند . اغلب مردم نیز مصمم می شوند با میرزا از شهر خارج شوند . مردم مغازه ها را می بندند و روانه میدان ارک می شوند و پس از آن مردم به مسجد شاه روی می آورند و امام جمعه را که مشغول تهدید مردم بود ، از منبر به زیر می کشند . عمال شاه که از هراس آرام نداشتند ، به ناگاه وعده الغای امتیاز از طرف شاه که به نایب السلطنه نوشته بود ، توسط عبد الله خان والی به میرزای آشتیانی واصل گردید . در وضعیتی که مردم به پا خاسته را

امیدی به وعده و وعیدهای سلطان نیست ، طبیعی است این دستخط دردی را درمان نمی کند . پس مردم به شورش خود ادامه دادند و«معین نظام نیز فرمان آتش داد . سربازان ترک زبان و غیرتمند تبریزی به طرفداری از مردم ، از حکم معین نظام سرپیچیدند . از این رو معین به فوج بی پدران -که در بی پدری و ظلم بی محابا بودند-دست توسل دراز کرده و بدین وسیله مردم گلوله باران شدند . عدم آمادگی کامل مردم برای مقابله با آتش و جنون دستگاه ، میرزای آشتیانی را واداشت تا مردم را به استقامت عاقلانه و اجتماع در مسجد جامع فرا خواند . از طرف دیگر ، پیکهای شاه ، مدام به خانه میرزای آشتیانی مراجعه می کردند . میرزای آشتیانی که ازپذیرش هدایای شاه که برای استمالت او فرستاده بود ، خودداری ورزید . ختم غائله رادر گروه سه پیشنهاد اعلام داشت : دادن خونبهای مقتولین ، مصونیت دیگر کسانی که درتظاهرات شرکت جسته بودند ، برچیدن بساط کلیه امتیازات خارجی . در مورد شرطسوم ، پس از مذاکرات طولانی ، بالاخره بر سر فسخ کامل رژی توافق به عمل آمد . با این حال چون به وعده های شاه امیدی نبود ، میرزا اصرار نمود که شرکت انگلیسی راسا لغوانحصار را اعلام کند . شاه نیز بی قید و شرط تسلیم شده و از سفیر انگلیس برآوردن این خواسته را می طلبد و چنین نیز می شود . رئیس کمپانی طی اعلانی که سند درخشانی برتسلیم وطن فروشان و پیروزی مردم و روحانیت است ، لغو انحصار را اعلام می نماید .

شاه نیز برای استمالت از میرزای آشتیانی و بازماندگان شهداء ، انگشتری الماس

خود رابرای میرزا می فرستد ، اما او نپذیرفته ، آن را باز می گرداند . با این حال هنوز به پایان راه مانده و انعطافی در موضع علماء پدید نیامده است . دولت از علماء که پایان کار را به حکم میرزای شیرازی مربوط می دانند ، می خواهد که ضمن تلگرافی به میرزای شیرازی ، حکم به اباحیت تنباکو را خواستار شوند . رهبر دوراندیش و هوشیار قیام ، میرزای بزرگ(اعلی الله مقامه)برای بستن راه هر گونه فریب ، در حکم لغو تحریم شتاب نمی کند . برای این کار به جهت بی اعتمادی به تلگراف ، فیصله کار را در ارسال دستخط علماء می داند . مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در تلگرافی به میرزای آشتیانی به نکته بسیار مهمی اشاره می کند که خود سندی گویا به رهبری و دوراندیشی این مجاهدبزرگ است . وی با درایت تمام به ایشان توصیه می کند که باید مسائل به نحوی حل شود که فساد دیگری که دین و مردم را گرفتار سازد ، فراهم نشود . دولتیان نیز در برابراین همه هوشیاری ، دیگر یارای فریب کاری ندارند و بالنتیجه حکم تحریم ، پس از 55روز از سوی علماء لغو شد . البته کارگزاران خارجی که تلاشهای خود را بی ثمرمی دیدند ، به ادعای خسارت پرداختند و رئیس کمپانی خواستار 60000 لیره غرامت از دولت گردید که سرانجام انگلیسیان با شاه و دربار ، بر سر 50000 لیره به توافق رسیدند .

بدین منظور شاه که می توانست از خزانه شخصی خود این غرامت را که در حقیقت همان رشوه های کلانی بود که کمپانی به وی پرداخته بود ، بپردازد ، با این حال از بانک شاهنشاهی که در دست انگلیسیان بود ، 50000 لیره وام با

نرخ شش درصد بهره گرفت که بازپرداخت آن در 40 قسط و به مدت چهل سال و به موجب ماده پنج قرارداد ، این وام : «درآمد گمرک بندر عباس ، بندر لنگه ، و شهر شیراز ضمانت ادای این تنخواه خواهد بود . »این همان نکته ای بود که میرزای شیرازی بر آن هشدار داده بود که مباداحاصل کار ، تحمیلی دیگر بر مردم ستمدیده این سامان باشد . به هر حال نهضت تحریم تنباکو که با ماهیتی ضد استعماری و انگیزه های اسلامی صورت گرفت ، توانست نقش مهمی در تاریخ معاصر ایران و بیداری مردم این سرزمین در جهت احقاق حقوق ایشان فراهم سازد و بار دیگر پیوند دیرپای روحانیت اصیل و مردم ، و از خود گذشتگی و ایثارآنان را در حفظ استقلال و هویت اسلامی کشور جلوه گر ساخت و هر چند نتوانست به صورت مبارزه تمام عیار مکتبی بر ضد استبداد داخلی نیز به نتیجه برسد ، و حکومت اسلامی را متحقق سازد ، ولی زمینه ساز بسیاری از حرکتهای اصیل و مردمی بعدی شد .

وفات میرزا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه