فقهای نامدار شیعه صفحه 355

صفحه 355

هنگامی که آیه الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی در سال 1365 ه . ق به حمت خداپیوست ، زعیم پاک و متقی ، آیه الله العظمی مرحوم حاج آقا حسین قمی در سال 1366 ه . ق جانشین و جایگزین او گردید . اتفاق کلمه خواص در ترشیح و کاندیدای مرجعیت و زعامت عامه قرار گرفت ، و او را بر دیگران مقدم و مرجح شمردند ، اما خودوی گریزان از امور زعامت و مرجعیت بود . او از مبتلاء شدن به امور

و گرفتاریهای مردم فرار می کرد ، ولی چه باید کرد ؟ مسئولیت بود و اقبال مردم و توجه بیش از حد آنان .

تعداد کثیری از مؤمنین در عراق ، ایران و دیگر بلاد اسلامی به محضرش رجوع نمودندو مقلدین از او رساله خواستند تا مطابق آن عمل نمایند . پس رساله اش به چاپ رسید ودستهای خواهنده ، آن را به دست گرفتند . بارها و بارها رساله اش تکثیر و تجدید طبع گردید . مرجعیت او رو به گسترش نهاد و زعامتش توسعه پیدا کرد ، ولی هرگز این توسعه و گسترش نه تنها او را شاد و مسرور نساخت ، بلکه آنچنان که روزی به اینجانب و برخی از یاران در برخی از خلوتهای خویش بیان داشتند ، او را متالم تر و پرمسئولیت ساخت . . . » (1)

از دست دادن بینایی

او در سال 1369 ه . ق بینایی خود را از دست داد . به این ترتیب موج وسیع حزن و اندوه ، نجف و هیات علمی و تمام طبقات آن را فرا گرفت . نگرانی طلاب و فضلاء ازآن ناحیه بود که می ترسیدند تدریس و افاضه علم او متوقف گردد ، و آنان از علم سرشار و سرچشمه شیرین معارف او محروم گردند . مجرب ترین اطبای چشم راحاضر ساختند . به اتفاق جمعی از کبار علماء و اطرافیان به ایران مسافرت نمودند . درشهرهای مختلف ایران و عراق ، با استقبال گرم و بی سابقه مردم روبرو شدند . اشکهای شوق مقلدین و علاقمندان از دیدار او بر چشمها نشست ، و درد و غم از ناحیه از دست دادن بینایی بر دلها . در تهران استقبال عظیم و مجلس مهمی به افتخار ایشان ترتیب داده شد

. او مدتی در بیمارستان فیروز آبادی بستری و همچنین در بیوت برخی از تجارمتدین اقامت گزید ، و مشاهیر اطبای چشم به معالجه وی پرداختند . امید می رفت که شفا پیدا کند و نور به چشمان مبارکش برگردد . او به زیارت امام رضا(ع)در خراسان وحضرت فاطمه معصومه(س)در قم مشرف گردید . در هر دو شهر ، به ویژه در قم ، باهیاتهای علمی ملاقات نمود و در راس همه ، با فقیه امت ، زعیم عالیقدر شیعه ، آیه الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی دیدار نمود و از ناحیه ایشان کمال تعظیم و احترام وتقدیر را دریافت نمود . او دوباره به نجف بازگشت ، ولی هرگز تدریس و امامت را ترک ننمود ، و در عین نابینایی به امور خود قیام ورزید ، و به انجام واجبات و وظایف خودادامه می داد . هر چه از استفتائات و مسائل شرعی از اطراف و اکناف می رسید ، برایش خوانده می شد ، و او اشراف و توجه کافی به آنها داشت و پاسخ می داد . مدتی به این منوال امور استمرار داشت ، تا اینکه مجددا به ایران بازگشت ، به این امید که عملیات مورد اجرای چشم او موفقیتی به دست آورد ، ولی توفیقی حاصل نشد و با نومیدی به نجف بازگشت ، و در عین حال او به خدمات دینی و وظایف مرجعیت استمرار بخشید .

در این مدت تعداد کثیری از مراجع و زعمای دینی یکی پس از دیگری به رحمت خدانائل می شدند . معظم مقلدین آنان به او مراجعه نمودند ، تا اینکه بزرگ مرجع جهان شیعه آیه الله العظمی بروجردی در سال 1380 ه . ق به رحمت

الهی نائل آمد ، اکثرمقلدین ایشان به او مراجعه نمودند . دایره مرجعیت او ناگاه توسعه فراوان پیدا نمود .

آلام و دردهای درونی او در اثر از دست دادن بینایی بیشتر گردید . بارها از خوف الهی واز ترس اینکه مبادا لغزشی پیدا کند و خطایی در قدم او پدید آید ، یا قلم او منحرف گردد ، یا به نام او چیزی پدید آید که او علم و آگاهی ندارد ، گریه می نمود . در اثر این آلام و دردها ، خیلی طول نکشید تا اینکه در شب جمعه دهم صفر 1382 ه . ق سفیر الهی به سراغش رسید و روحش را به سوی معبود قبض نمود . پس عالم دیانت ، یکی ازبهترین و شریف ترین زعمای خود را از دست داد . حزن و اندوه سراسر طبقات رجال دین و طلاب علم و طبقات مختلف مردم را فرا گرفت و بر بیگانگان نیز موقعیت حرمت او پدیدار شد . او در مقبره مجدد شیرازی مدفون گردید . فواتح و محافل متعددی از ناحیه علماء و مراجع و گروههای اسلامی برگزار گردید . مجالس ترحیم اوتا اربعینش ادامه داشت ، و در اربعین و سالگرد نیز مجالس مهمی تشکیل می یافت ، ومردم در عزای او خون می گریستند . شعراء و ادباء با قصاید و کلمات حزن انگیز ، اشعارو سروده هایی انشاد می نمودند .

آثار و تالیفات

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه