فقهای نامدار شیعه صفحه 479

صفحه 479

کمونیستهای وطنی از یک سو و بعثیهای بی رحم از طرف دیگر ، عرصه را برروحانیت تنگ کردند . خصوصا از سال 1389 که بعثیها روی کار آمدند ، مصائب فراوانی آفریده و آیه الله حکیم و پس از وی آیه الله خوئی را با مشکلات انبوهی روبرونمودند . در شهامت و استقامت این مرد بزرگ همین بس که از دوران تسلط بعثیها تا به امروز که ربع قرن از آن می گذرد ، آنان نتوانستند از این مرجع بزرگ ، برگی به نفع خوددریافت کنند ، یا در جنگ تحمیلی علیه ایران ، دست خطی از او بگیرند و او پیوسته باحفظ مرجعیت و حوزه علمیه نجف ، کوچکترین باجی به آنان نداد و در عین حال ناملایمات را تحمل می کرد ، تا آنجا که متجاوز از ده سال است که گروهی ازنزدیک ترین یاران او به جرم خدمت و دیانت به زندان افتاده اند و از سرنوشت آنان خبری نیست ، حتی یکی از فرزندان او یعنی آقای سید ابراهیم خوئی به وسیله بعثیان ربوده شده و هیچ نوع نام و نشانی از او در دست نیست .

او به خاطر ناملایمات از یک طرف و کبر سن از طرف دیگر ، دچار بیماری سختی شد و هر چه علاقمندان و بزرگان تلاش کردند که برای او پزشکی از خارج بیاورند ، یا او را به خارج ببرند ، حزب بعث با آن موافقت نکرد و سرانجام به بیمارستان بغداد منتقل گشت و با یک مداوای مرموز او را مرخص

کردند و هیچ روشن نیست که چگونه و به چه علتی از جهان رفت و در تاریخ مرجعیت شیعه این مساله به تجربه ثابت شده است هر مرجعی که به بیمارستان بغداد منتقل گشت ، مرموزانه درگذشت وشما می توانید این مساله را در تاریخ زندگی حاج شیخ احمد کاشف الغطاء(م 1344)وحاج آقا حسین قمی(م 1366)و آیه الله حکیم(م 1390)و غیره به روشنی بیابید .

سرانجام این مرد بزرگ پس از یک عمر با برکت ، طرف عصر روز هشتم ماه صفر1413 جان به جان آفرین سپرد و خبر درگذشت او ساعتها مکتوم ماند و سرانجام رادیوبغداد مجبور به بازگویی آن شد . انتشار خبر درگذشت او موجی از اندوه در میان شیعیان پدید آورد . شیعیان مظلوم عراق که در خوف و رعب عظیمی به سر می برند ، خود راآماده تشییع نمودند ، ولی متاسفانه حکومت بعث ، حتی در خود نجف اجازه تشییع ندادو آن مرحوم در یک حکومت نظامی محلی در نیمه شب در صحن شریف در مدخل مسجد الخضرا که جایگاه تدریس او بود به خاک سپرده شد و در تشییع او جز چند نفراز شاگردان او و فرزند عزیزش سید محمد تقی خوئی کسی حضور نداشت .

آنان به ظاهر جنازه آیه الله العظمی خوئی را به خاک سپردند ، ولی در حقیقت کوهی از علم و دانش و جهانی از سعی و تلاش و وقار را زیر خاک نهادند ، و همان مطالبی را که شاعر شیعی عصر امام صادق(ع)به هنگام دفن آن حضرت در سوگ ایشان گفت ، ما نیز درباره فرزند آن حضرت ، یعنی آیه الله العظمی خوئی یادآور می شویم . زیرا«الولد سر ابیه آن شاعر گفت :

اقول و قد

راحو به یحملونه علی کاهل من حاملیه و عائق اتدرون ماذا تحملون الی الثری ثبیرا هوی من راس علیاء شاهق غداه حثی الحاثون فوق ضریحه ترابا و اولی کان فوق المفارق

(می دانید چه گوهر گرانبهایی را به سوی خاک می برید ؟ کوه علمی را زیرخروارهای خاک می نهید . صبحگاهان که خاک بر روی قبر او می ریختند ، ای کاش به جای ریختن آن بر روی قبر ، بر سرهای خود می پاشیدند . )

«فسلام الله علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیا»

پی نوشتها

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه