- مقدمه ناشر 1
- حدیث شماره یکم 2
- حدیث شماره دوم 7
- حدیث شماره چهارم 8
- حدیث شماره سوم 8
- حدیث شماره ششم 9
- حدیث شماره پنجم 9
- حدیث شماره هفتم 10
- حدیث شماره هشتم 11
- حدیث شماره نهم 14
- حدیث شماره دهم 15
- حدیث شماره یازدهم 15
- حدیث شماره دوازدهم 17
- حدیث شماره سیزدهم 17
- حدیث شماره پانزدهم 18
- حدیث شماره چهاردهم 18
- حدیث شماره شانزدهم 19
- حدیث شماره هفدهم 19
- حدیث شماره هجدهم 27
- حدیث شماره نوزدهم 36
- حدیث شماره بیستم 37
- حدیث شماره بیست و یکم 38
- حدیث شماره بیست و دوم 39
- حدیث شماره بیست و سوم 40
- حدیث شماره بیست و چهارم 42
- حدیث شماره بیست و پنجم 43
- حدیث شماره بیست و ششم 45
- حدیث شماره بیست و هفتم 46
- حدیث شماره بیست و هشتم 47
- حدیث شماره بیست و نهم 48
- حدیث شماره سی ام 49
- حدیث شماره سی و یکم 50
- حدیث شماره سی و دوم 50
- حدیث شماره سی و سوم 51
- حدیث شماره سی و چهارم 51
- حدیث شماره سی و ششم 52
- حدیث شماره سی و پنجم 52
- حدیث شماره سی و هفتم 54
- حدیث شماره سی و هشتم 56
- حدیث شماره سی و نهم 56
- حدیث شماره چهلم 57
- حدیث شماره چهل و دوم 58
- حدیث شماره چهل و یکم 58
- حدیث شماره چهل و سوم 59
- حدیث شماره چهل و چهارم 61
- حدیث شماره چهل و پنجم 61
- پی نوشتها 62
چون من از ابراهیم علیه السلام و ابراهیم علیه السلام از من است و دین من، دین او و روش من، روش او و فضیلت او، فضیلت من است و من از او برترم و برتری من بر او به گواه فرمایش پروردگار است که می فرماید:
«ذُرِّیهً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَ اللَّه سَمیعٌ عَلیمٌ»؛ «فرزندانی که بعضی از آنها بر بعض دیگر برتری دارند و خداوند شنوای دانا است.»
رسول خدا صلی الله علیه وآله زمانی این مطلب را بیان داشتند که مردم در مشربه امّ ابراهیم، به خاطر درد پاهای ایشان به عیادت آمده بودند.
حدیث شماره بیست و نهم
29. أبی رحمه الله، قال: حدّثنا سعد بن عبداللَّه [باسناد یرفعه عن أبی داود الأعمی، عن أبی عبداللَّه الجدلی قال:
قال علی علیه السلام یا أبا عبداللَّه ألا احدّثک بالحسنه التی من جاء بها أمن من فزع یوم القیامه والسیئه التی من جاء بها أکبّه اللَّه علی وجهه فی النار؟ قال: قلت: بلی. قال: الحسنه حبّنا والسیئه بغضنا.(51)
ابوعبداللَّه جدلی گفت: امام علی علیه السلام به من فرمود:
ای ابو عبداللَّه! آیا می خواهی کار نیکی را به تو خبر دهم که اگر کسی به آن دست یابد، از ترس و هراس روز قیامت در امان می ماند و عمل بدی را به تو خبر دهم که اگر با آن انس گیرد، خداوند او را با صورت در آتش می اندازد؟
عرض کردم: بلی.
فرمود: آن نیکی: محبّت ما و آن بدی: دشمنی ما است.