- مقدمه ناشر 1
- حدیث شماره یکم 2
- حدیث شماره دوم 7
- حدیث شماره چهارم 8
- حدیث شماره سوم 8
- حدیث شماره پنجم 9
- حدیث شماره ششم 9
- حدیث شماره هفتم 10
- حدیث شماره هشتم 11
- حدیث شماره نهم 14
- حدیث شماره یازدهم 15
- حدیث شماره دهم 15
- حدیث شماره دوازدهم 17
- حدیث شماره سیزدهم 17
- حدیث شماره پانزدهم 18
- حدیث شماره چهاردهم 18
- حدیث شماره شانزدهم 19
- حدیث شماره هفدهم 19
- حدیث شماره هجدهم 27
- حدیث شماره نوزدهم 36
- حدیث شماره بیستم 37
- حدیث شماره بیست و یکم 38
- حدیث شماره بیست و دوم 39
- حدیث شماره بیست و سوم 40
- حدیث شماره بیست و چهارم 42
- حدیث شماره بیست و پنجم 43
- حدیث شماره بیست و ششم 45
- حدیث شماره بیست و هفتم 46
- حدیث شماره بیست و هشتم 47
- حدیث شماره بیست و نهم 48
- حدیث شماره سی ام 49
- حدیث شماره سی و دوم 50
- حدیث شماره سی و یکم 50
- حدیث شماره سی و چهارم 51
- حدیث شماره سی و سوم 51
- حدیث شماره سی و پنجم 52
- حدیث شماره سی و ششم 52
- حدیث شماره سی و هفتم 54
- حدیث شماره سی و هشتم 56
- حدیث شماره سی و نهم 56
- حدیث شماره چهلم 57
- حدیث شماره چهل و دوم 58
- حدیث شماره چهل و یکم 58
- حدیث شماره چهل و سوم 59
- حدیث شماره چهل و چهارم 61
- حدیث شماره چهل و پنجم 61
- پی نوشتها 62
«فَلا تَعْلَمُ نَفْس ما أُخْفِی لَهُم مِّن قُرَّهِ أَعْین جَزَآء بِمَا کَانُواْ یعْمَلُونَ»؛ «هیچ کس نمی داند، چه پاداش های مهمّی که مایه روشنی چشم هاست، برای آنان پنهان است. این پاداش کارهایی است که انجام می دادند.»
سپس فرمود: قسم
به آن کسی که جان محمّد صلی الله علیه وآله در دست اوست، هر روز هفتاد هزار فرشته نزد او می آیند که او را به نام و نام پدرش می خوانند.
حدیث شماره سی و هفتم
37. حدّثنی محمّد بن موسی بن المتوکّل [باسناد یرفعه عن مالک بن الجهنی، عن أبی عبداللَّه علیه السلام قال: یا مالک أ ما ترضون أن تقیموا الصلاه و تودّوا الزکاه و تکفّوا أیدیکم وتدخلوا الجنّه؟ ثمّ قال:
یا مالک انّه لیس من قوم ائتمّوا بامام فی دار الدنیا الاّ جاء یوم القیامه یلعنهم و یلعنونه، الاّ أنتم و من کان بمثل حالکم، ثمّ قال:
یا مالک من مات منکم علی هذا الأمر شهید بمنزله الضارب بسیفه فی سبیل اللَّه.
قال: و قال مالک: بینما أنا عنده ذات یوم جالس و أنا احدّث نفسی بشی ء من فضلهم، فقال لی: أنتم و اللَّه شیعتنا لا تظنّ أنّک مفرط فی أمرنا.
یا مالک انّه لایقدر علی صفه اللَّه أحد، فکما لا یقدر علی صفه اللَّه فکذلک لا یقدر علی صفه الرسول صلی الله علیه وآله و کما لا یقدر علی صفه الرسول فکذلک لا یقدر علی صفتنا و کذلک لا یقدر علی صفه المومن.
یا مالک إنّ المومن لیلقی أخاه فیصافحه فلا یزال اللَّه ینظر الیهما و الذنوب تتحاتّ عن وجوههما حتّی یتفرّقا و انّه لا یقدر علی صفه من هو هکذا.