شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع صفحه 609

صفحه 609

ص :609


1- 1) (ما حصل معنی آنکه نسبت بخلافت اتفاق فریقین است بر اینکه حجاب از صورت دلیل برداشته شده همه کس واقع و حقیقت را با کمال وضوح و آشکارا فهمیده است و از این رو هر گونه شک زائل و تردید مرتفع و بطور قطع و یقین علی علیه السّلام جانشین و خلیفه بلافصل شناخته شده) چه آنکه اجماع دسته جات مختلف و جماهیر مسلمین بر صحت وقوع قضایای غدیر خم و شمول خطبه آن روز نسبت بمورد بحث منعقد است و باین ملاک هر اشکالی بی مورد و هر اعتراضی لغو و باطل است زیرا همین که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله سخن فرسائی خود بپایان آورد فوری عمر مبادرت بتظاهر نموده تبریکات لازمه را ضمن بیانات بخ بخ لک یا علی تقدیم نمود بدیهی است این نحوه تبریک گفتن تسلیم در مقابل صدور فرمان جدید و رضایت بوقوع خلافت علی علیه السّلام (و مثبت ادعاء شیعه است)و لکن مع الوصف با اینکه با کمال طوع و رغبت و یک عالم بشاشت و شادمانی سر تسلیم پیش آورد تشریفات تبریک را فراهم نمود سپس نفس اماره بر آنها غالب حب ریاست و جاه طلبی عواطف و مزایای انسانیت را از آنها سلب خرگاه خلافت سازی را بالا برده سازمان سیاست مذموم خلیفه تراشی را در سقیفه بنی ساعده تهیه نمودند-چرا که شهوتشان بحرکت آمده اشتیاق مفرط پیدا نمودند که پرچمهای نیرو را در احتزاز و صفوف سواره و پیاده را زیر فرمان خویش مشاهده نمایند توسعه کشور و فتح بلاد بنمایند تا نام خود را بصفحات تاریخ بودیعه بگذارند فلذا جام شراب هوای نفسانی را نوشیدند و بقهقرا برگشتند قرآن را پشت سر احکام و سنت پیغمبر را ملعبه خود نموده دین را بدنیا فروختند چه زشت معامله باطلی با خدا کردند که جز اخفاء حق و ورشکستگی آخرت نتیجه دیگری نداشت-اگر چنین نبود پس چرا در مرض موت پیغمبر(ص) برای نوشتن دستور جامع وقتی کاغذ و دوات طلبید در پاسخ ان الرجل لیهجر شنید(یعنی پیغمبر هذیان می گوید)پس خلافت ابی بکر فاقد منطق و دلیل است اگر حربه اجماع را بمنظور تصحیح خلافت بکار برید البته منقوض است چه آنکه عباس و پسرانش و علی علیه السّلام با زن و فرزندانش هیچ کدام شرکت در اجماع(ساختگی)نداشتند همچنین بعض حاضرین سقیفه نیز متمرد و مخالفت با آن اجماع (ساختگی)نموده بیعت با خزرجی ننموده و از سقیفه خارج شدند پس از آن انصار هم مخالفت نمودند.

پس آقایان محترم متوجه باشید که شیعیان نمی گویند مگر همان چیزی را که علماء بزرگ منصف خودتان می گویند منتها چون بما نظر بد دارید بحرفهای حسابی ما هم خورده می گیرید ولی بعلماء خودتان خورده نمی گیرید که چرا نوشتند بلکه ندیده گرفته و می گذرید و حال آنکه از روی علم و انصاف حق را ظاهر نموده و وقایع را بطور حقیقت در صفحۀ تاریخ ثبت نمودند.

شیخ- کتاب سرّ العالمین منتسب بامام غزّالی نیست و مقام او بالاتر از آنست که چنین کتابی بنویسد و رجال از علماء تصدیق ندارند که این کتاب از آن بزرگوار عالیمقام باشد.

سر العالمین کتاب غزالی است

داعی- عدّه ای از علماء خودتان تصدیق نموده اند که این کتاب نوشته امام غزالی می باشد آنچه الحال در نظر دارم یوسف سبط ابن جوزی که خیلی دقیق است در نقل مطالب و با احتیاط قلم را بکار برده و در امر جماعت هم متعصّب است در ص 36 تذکره خواص الامه در همین موضوع استشهاد بقول امام غزّالی از سرّ العالمین نموده و همین عباراتی که عرض نمودم در آنجا نقل نموده و چون در اطراف گفتار او اظهار نظری ننموده ثابت است که اولا تصدیق دارد این کتاب از غزّالی بوده و ثانیا با گفته های او که مفصلا زائد بر آنچه ما بمقتضای وقت مجلس عرض نمودیم نقل نموده موافقت دارد و الا نقد و انتقادی در اطراف گفتار او می نمود.

ولی متعصّبین از علماء شما وقتی در مقابل این قبیل از حقایق و بیانات اکابر علماء قرار می گیرند و عاجز از جواب منطقی می شوند یا می گویند این کتاب تألیف آن عالم نیست یا نسبت تشیّع باو می دهند و اگر بتوانند آن افراد با انصاف را تفسیق و تکفیر نموده بکلّی از میان می برند که چرا انصاف ورزیده حق و حقیقت را ظاهر نمودند زیرا.

مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز

ورنه در مجلس رندان خبری نیست که نیست

اشاره بحال ابن عقده

چنانچه تاریخ نشان می دهد بسیاری از اکابر علماء خودتان روی حق گوئی و حق نویسی در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه