- اشاره 1
- بخش اول: کلیات 1
- پیشینه تحقیق 4
- معنای لغوی 8
- اشاره 8
- اشاره 8
- الف. واژه لطف 8
- اشاره 9
- معنای لغوی 9
- ب. واژه امام 9
- تعریف امامت در بیان دانشمندان شیعه 10
- معنای اصطلاحی 10
- تعریف امامت در بیان دانشمندان اهل سنت 12
- تحلیل و بررسی 13
- تاریخ قاعده لطف 23
- اشاره 27
- نجات در یهودیت 27
- نجات در مسیحیت 28
- ارزیابی 30
- اشاره 31
- اشاره 32
- اشاره 32
- 1. حسن و قُبح عقلی 32
- معانی و کاربرهای حسن و قبح 34
- تحریر محل نزاع 35
- ادله موافقان 36
- ادله مخالفان 39
- تتمیم بحث 40
- مفهوم شناسی واژه «حکیم» 41
- 2. حکمت الهی 41
- اشاره 41
- اثبات حکمت الهی 44
- اشاره 45
- غایت فعلی و غایت فاعلی 45
- اثبات غایت مندی افعال الهی 45
- 4. انسان و اختیار 47
- 5. رحمت الهی 49
- 6. تکلیف الهی 52
- اشاره 52
- اشاره 54
- ب. تحقق تکالیف عقلی 54
- الف. قرار دادن در معرض مقامات عالی و تحصیل ثواب 54
- 7. نیاز به هدایت های الهی 55
- انواع هدایت 55
- ج. انسان اجتماعی و نیاز به دستورات الهی 55
- اشاره 55
- 1. تعریف 59
- اشاره 63
- الف . لطف محصّل و لطف مقرّب 63
- ب. اقسام لطف به اعتبار فاعل 68
- 3. تبیین برهان لطف 69
- اشاره 69
- 1. حکمت الهی 70
- اشاره 70
- دلایل عدلیه بر وجوب لطف 70
- 3. عدل الهی 74
- 4. آیات قرآن 75
- دیدگاه منکران قاعده لطف 77
- اشاره 77
- 1. نفی وجوب علی الله 78
- 2. انگیزش بدون واسطه 79
- 3. تعارض قاعده لطف با وجود کافران 80
- 5. لزوم وجود پیامبر یا امام معصوم در هر زمان 82
- 4. تعارض قاعده لطف با إِخبار الهی به شقاوت برخی انسان ها 82
- 6. تمام نبودن قاعده لطف 83
- اشاره 86
- راز ختم نبوت 87
- اشاره 87
- 1. خاتمیت دین اسلام 87
- اشاره 87
- اشاره 90
- هدایت و ولایت 95
- 3. لزوم امتثال تکالیف 96
- 4. انسان، زندگی اجتماعی و حکومت 98
- 5. انسان، ویژگی ها و کج رفتاری های او 102
- 6. انسان و تکامل 104
- اشاره 104
- مفهوم تکامل 105
- تبیین و بررسی 106
- سیر تاریخی قاعده لطف برای اثبات امامت 109
- اشاره 109
- تحلیل و بررسی 120
- دیدگاه نویسنده 124
- کیفیت جریان ولایت الهی 128
- اشاره 131
- 1. عدم عمومیت قاعده لطف 132
- 2. نارسایی استدلال به سیره عقلائیه 137
- 3. لزوم تعدد امام 139
- 4. عدم امکان معرفت امام و اوامر او 140
- 5. کفایت خبر از پیامبر (و بحث فترت) 141
- 7. نصب الهی امام 144
- 8. ناهماهنگی دلیل و مدّعی 145
- 9. بدل داشتن امامت 147
- 10. امامت و احتمال وجود مفسده 152
- 11. کفایت ارائه طریق در امتثال تکالیف 156
- 12. ناهماهنگی قاعده با غیبت امام 159
- 13. تنافی روایات با قاعده لطف 166
- 14. غیبت امام و نظریه رجوع به صحابه 170
- اشاره 170
- غیبت برخی حجت های الهی 172
- سخن پایانی 175
- اشاره 178
- 1. ضرورت وجود کارشناس دینی 179
- 2. برهان حفظ شریعت 183
- 3. بیان تفاصیل شریعت 185
- 4. چالش های مهم 187
- آیات و روایات 187
- بررسی ارتباط و تمایز 190
عنایت الهیّه بیشتر شامل احوال ایشان می باشد. و همچنانکه آثار رئیس شیاطین به جمیع عالم می رسد؛ همچنین آثار رئیس موحّدین که حجت الهی است بر تمامی عالم می رسد. و همچنانکه آثار او، روی زمین را ظلمانی می کند، انوار حجّت خدا روی زمین را نورانی می کند.
و اگر حجّت خدا بر روی زمین نباشد و هیچ مقاومی در برابر شیاطین نباشد، ظلمت، جمیع زمین را فروگیرد و هرگاه چنین شود، بالمرّه قطع عنایات و برکات الهیّه می شود.
سوّم. آن ست که غیبت او از اکثر مردم است؛ امّا جمعی به خدمت او می رسند و غوامض امور خود را از او تحقیق می کنند و چنانچه جمیع مردم اتّفاق بر خطا کنند، ایشان به نحوی از آن برمی گرداند، و اگر چه بر آن ها معلوم نشود.(1)
اما اشکال انحصار امامان به دوازده نفر، کاملاً بدون ارتباط به قاعده لطف است. آنچه قاعده عقلی لطف ثابت کرد، ضرورت وجود امام در هر زمان است. اما تعداد آن، نه در توان عقل است و نه این قاعده به آن می تواند بپردازد. تعداد امامان بر اساس دلایل نقلی متعدد و مشهور است که حتی اهل سنت نیز بر اساس حدیث دوازده خلیفه، این عدد را پذیرفته اند که بحث آن، قبلا در بحث بررسی حقیقت امامت گذشت.
13. تنافی روایات با قاعده لطف
بیان قاعده لطف و روایات شیعه در مورد لزوم امامت، تنافی وجود دارد. شیعه از یک سو معتقد است بر اساس قاعده لطف، ضرورت وجود امام در هر زمان ثابت است و این عقیده را با روایاتی تأیید می کند؛ مانند: «رووا عن النبی6 أنه قال: من مات ولیس له إمام یسمع له ویطیع مات میته جاهلیه»،(2) «وعن الصادق: الحجه لا تقوم لله علی خلقه إلا بإمام حیّ یعرف»،(3) «وفی روایه: من مات ولیس علیه إمام حیّ ظاهر مات میته جاهلیه، قیل: إمام حیّ؟ قال: إمام حیّ، إمام حیّ»،(4) «وعن یعقوب السراج قال: قلت لأبی عبدالله: تخلو الأرض من عالم منکم حیّ ظاهر
1- نراقی، ملا مهدی، أنیس الموحدین، ص132.
2- شیخ مفید، الاختصاص، ص268؛ مجلسی، بحارالانوار، ج23، ص92. از پیامبر اکرم روایت کرده اند: «هر که بمیرد بدون امامی که از او بشنود و مطیعش باشد بمرگ جاهلیت مرده است».
3- همان؛ همان، ص51؛ شیخ حر عاملی، إثبات الهداه، ج1، ص167. «حجت برای خدا تمام نمیشود مگر بوسیله امامی که شناخته شود».
4- همان، ص269؛ همان، ص92؛ همان، ص168؛ «هر کس بمیرد بدون امام زنده آشکار به مرگ جاهلیت مرده است. گفته شده: امام زنده؟ فرمود: امام زنده آری امام زنده».